منبرهای معنوی

مجموعه ای از منبر ها و مطالب سخنرانی تولید شده یا جمع آوری شده توسط حسین سبزعلی

منبرهای معنوی

مجموعه ای از منبر ها و مطالب سخنرانی تولید شده یا جمع آوری شده توسط حسین سبزعلی

منبرهای معنوی
وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿۳۳/فصلت﴾
و چه شخصی خوش گفتارتر از آن کس که به سوى خدا دعوت نماید و کار نیک انجام دهد و گوید من [در برابر خدا] از تسلیم‏ شدگانم (۳۳/فصلت)
************
حسین سبزعلی هستم
از محصلین مرکز تخصصی تبلیغ حوزه علمیه قم (تربیت راهنما)
امیدوارم توفیق خداوند متعال و اهل بیت شامل حال حقیر شده ، از خطباء ، سخنرانان و دعوت کنندگان به سوی خداوند متعال باشم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

بیش از 30 عامل مغفرت خدا

عوامل مغفرت در قرآن و روایات

عوامل مغفرت الهی

عوامل مختلف مغفرت

عوامل مختلف بخشش گناهان

تقلید ممدوح

تقلید مذموم

آیا تقلید در احکام عقلانی است

حکم شرعی کوهنوردی مختلط

حکم شرعی اردوی مختلط

حکم شرعی اختلاط زن و مرد

حکم شرعی اختلاط دختر و پسر

گریه بر حسین علیه السلام گناهان بزرگ را از بین می برد

همسویی توبه و اشک بر حسین علیه السلام

شبهه شیعتنا العرب و العجم عدونا

زنان ایرانی را به اسارت بگیرید جمله امام حسین نیست

متن روضه شب تاسوعا

متن مجموعه روضه های شب های محرم

متن روضه های محرم

متن روضه شب های محرم از مداحان معروف

متن روضه ده شب محرم

سخنی از فیض کاشانی در مورد توبه

سخنی از امام خمینی ره در مورد توبه

خوشحالی خدا از توبه بنده

توبه کنندگان واقعی

شب قدر شبی برای امام علی علیه السلام و یازده فرزند اوست

به شب قدر ایمان بیاورید

شب قدر شبی برای اعتقاد راسخ به امام عصر عح

رابطه شب قدر و امامت

پیامبر صل الله علیه و آله : من انکر المهدی فقد کفر

آخرین نظرات

۳ مطلب با موضوع «بخش شبهات» ثبت شده است

دوشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۱۰ ب.ظ

چه کسانی شهید محسوب می شوند؟

خلاصه پرسش
شهید به چه کسی می گویند؟ آیا کشته های دیگر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی شهید محسوب می شوند؟
پرسش
شهید به چه کسی می گویند؟ آیا مردم نظامی و غیر نظامی عراق، ژاپن، آمریکا و ایران و ... که برای دفاع در جنگ کشته شدند شهید محسوب می شوند؟ تفاوت شهدای جنگ ایران با شهدای صدر اسلام چیست؟
پاسخ اجمالی

شهید به معنای گواه و حاضر بوده و درجات مختلفی دارد. 

بدین ترتیب که خداوند، پیامبران، ملائکه، افرادی که در راه خدا کشته شده­ اند و نیز تمام مؤمنان، در سلسله مراتب درجات شهادت قرار دارند. 


البته واژه مقدس "شهید" را نمی­توان برای تمام اشخاصی که بدون انگیزه الاهی و تنها برای دفاع از کشور خود و یا حتی ناخواسته و بی­دلیل کشته شده­اند، بکار برد. 


معیار تفاوت و درجه­بندی شهدا نیز، تنها زمان شهادت آنان نیست، بلکه عوامل مهم­تری؛ مانند بصیرت، خلوص نیت، میزان فداکاری، تحمل مشکلات و ... می­تواند در این امر تأثیر گذار باشد که بر این اساس، خداوند هر شهیدی را صرف نظر از زمان شهادت به پاداش مناسب خود خواهد رساند.

پاسخ تفصیلی

پرسش شما در سه قسمت عمده قابل پاسخ گویی است:

1. واژه شهید در لغت و فرهنگ اسلامی به چه معنا است؟

2. در آموزه های اسلامی به کدام دسته از کشته­شدگان، شهید گفته می­شود و آیا اساساً هر فرد بی گناهی که کشته شود، شهید است؟

3. آیا مقام و منزلت شهدا با هم متفاوت است و معیار این تفاوت چیست؟


اکنون به همین ترتیب نیز به بررسی و پاسخ آنها می­پردازیم:

1. در مورد قسمت اول، باید بیان داشت که واژه "شهید" از ریشه "شهد" استخراج شده و معانی مختلفی برای آن در نظر گرفته شده است؛ مانند "گواه"، "حاضر"، "شخصی که چیزی از دایره دانش او خارج نیست" و ... [1] .

بدیهی است که تنها خداوند است که می­تواند در مرحله اول و بالذات، دارای چنین خصوصیتی باشد و به همین دلیل است که "شهید" در آیات بسیاری از قرآن، به عنوان صفتی از صفات الاهی بیان شده است. [2]


البته در مراحل بعدی، پیامبران، [3] ملائکه،[4] و حتی گواهانی که اکنون از آنان به عنوان شاهد نام برده می­شود، [5] نیز مشمول عنوان "شهید" قرار گرفته­ اند. بر این اساس می­توان نتیجه گرفت که شهید هر شخصی است که آگاهی بیشتری نسبت به دیگران دارد و این عنوان را برای افراد بسیاری می­توان استفاده نمود که صد البته درجات آن متفاوت است؛ مانند واژه "نور" که در درجات مختلف، هم قابل استفاده برای ذات مقدس خداوند است [6]و هم می­توان آن را در ماه و خورشید و ... بکار گرفت، [7] حتی استعمال آن برای پرتو اندکی از شمع نیز دروغ و کذب نخواهد بود، اما این کجا و آن کجا!


استفاده از واژه شهید نیز به همین ترتیب قابل ارزیابی است.

بیان این مطلب نیز خالی از لطف نیست که با مطالعه 160 مشتقی که از ریشه لغوی "شهد" در قرآن وجود دارد، موردی را نمی­ یابیم که از آن، صریحاً برای مجاهدانی استفاده شده باشد که در راه خدا کشته شده ­اند، و از چنین افرادی در قرآن، با عناوین مختلفی یاد شده است که معمولاً از ریشه "قتل" است. [8]

البته در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) و بعد از آن، عنوان "شهید" برای افرادی که در راه خدا کشته می­ شدند، بسیار استفاده می شده و تقریباً این واژه به نوعی، انصراف به چنین افرادی داشت، به گونه ­ای که اگر به عنوان نمونه، در روایتی چنین بیان شده باشد که فاطمه زهرا (س) هر صبح شنبه به زیارت قبور شهدا می­ شتافت و بر سر قبر عمویش حمزه برای آنان طلب آمرزش می ­نمود، [9] بدون تردید مراد از شهدا در این روایت، همان افرادی هستند که در راه خدا کشته شدند. با این وجود، هر چند مسلماً این افراد از مقام بالاتری نسبت به سایر مسلمانان برخوردار بوده ­اند و به همین دلیل نیز احکام خاصی؛ مانند لازم نداشتن غسل و کفن برای این دسته از شهدا مقرر شده، 


اما نمی­توان عنوان "شهید" را منحصر در آنها دانست. روایاتی نیز شاهد بر این مدعا است که به دو نمونه از آنها اشاره می­ کنیم:

روایت اول:

 پیامبر اکرم (ص) فرمودند: 

هر فرد با ایمانی از امت من، صدیق و شهید است، البته خداوند، به برخی افرادی که با شمشیر کشته شده­ اند، نظر خاص و ویژه­ای دارد. سپس ایشان برای تأیید سخنانشان، آیه 19 سوره حدید را قرائت فرمودند به این بیان که آنانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند، نزد خداوند، صدیق و شهید محسوب می­شوند. [10]

روایت دوم:

 روزی نزد امام سجاد (ع) سخن از شهید و شهادت به میان آمد و افراد مختلف، آنچه را از مصادیق "شهید" شنیده بودند، در آن جمع مطرح نمودند.

یکی گفت که هر شخصی بر اثر بیماری گوارشی بمیرد نیز شهید است، 

دیگری گفت که هر انسانی که طعمه درنده­ای شود، شهید است و ... .

فردی از این میان برخاست و گفت: به نظر من، تنها فردی شهید به شمار می­ آید که در راه خدا کشته شود و بس! امام چهارم (ع) در پاسخ به این فرد بیان فرمودند که با این فرض، تعداد شهدا بسیار اندک خواهد بود. سپس همان آیه فوق را تلاوت نموده و بیان داشتند که ما و شیعیانمان از مصادیق این آیه هستیم (و در نتیجه، همه از شهدا شمرده می­شویم!). [11]

خلاصه پاسخ قسمت اول آن که هر چند، استعمال واژه "شهید" به نوعی کشتگان در راه خدا را به یاد می ­آورد و به همین دلیل نیز، احکامی که در فقه برای شهید در نظر گرفته شده، ناظر به همین گروه است، اما الزاماً انحصاری به آنان نداشته و می­توان برای گروه ­های دیگری که در روایات به آنها اشاره شده و نیز تمام افراد با ایمان، این عنوان را اطلاق نمود و درجاتی از ثواب کشتگان در راه خدا را نیز برایشان در نظر گرفت.


2. بخش دوم پرسش شما در ارتباط با افرادی است که به هر دلیل کشته شده­اند، کدامشان را می­توان شهید نامید؟ در این زمینه باید بیان نمود؛ افرادی که کشته می­شوند، دارای خصوصیات و انگیزه ­های متفاوتی هستند و در هر مورد باید جداگانه قضاوت نمود که به برخی از آنها اشاره می­نماییم:


2-1. فرد با ایمانی که تنها جهت کسب رضایت خداوند و بدون هیچ چشم داشت مادی، با دشمنان جهاد نموده و در این راه کشته شده باشد، که در شهید بودن او شکی نیست، بلکه از بالاترین مقام های شهادت برخوردار است و نزد خدایش روزی می­خورد. [12]


2-2. فرد با ایمانی که جهت دفاع از منافع برحق خود؛ مانند جان و مال و آبرو در برابر افراد ستمگری چون دزدان و راهزنان به مقاومت برخاسته و کشته شده که او را نیز می­توان در درجه پایین­تری از شهدا جای داد، [13] هرچند توصیه شده که شخص مؤمن، برای مقدار اندکی از مال، جان خود را به خطر نیندازد. [14]


2-3. اگر فردی در سپاه مسلمانان بوده، ولی با انگیزه ­های غیر الاهی؛ مانند خودنمایی یا وطن پرستی و ... به جنگ با آنان بپردازد و در این راه نیز کشته شود، چنین شخصی نه تنها شهید به شمار نمی­آید، بلکه شاید دچار عذاب الاهی نیز شود![15]


2-4. اشخاصی که در سپاه کافران و بر ضد مسلمانان می­جنگند و کشته می­شوند که در دوزخی بودن آنان جای هیچ شک و شبهه ای نیست.


2-5. گروه بسیاری از افراد نیز وجود دارند که کشته­ شدن آنان با مرگ طبیعی متفاوت نبوده و اگرچه به قتل رسیده­اند، اما از لحاظ ارزش­گذاری معنوی (چه در بعد مثبت و چه در بعد منفی) همانند افرادی هستند که به دلایل دیگر، جان خود را از دست داده­اند که از جمله آنان می­توان به این افراد اشاره نمود:

الف. افراد مسلمانی که بدون آن که در صحنه نبرد حضور داشته باشند، ناخواسته طی جنگ ها و درگیری­ها کشته می­شوند؛ مانند افرادی که در بمباران و موشک باران شهرها جان می­بازند. این افراد هر چند از لحاظ قانونی شهید به شمار می­آیند و همان گونه که بیان شد، از مقام شهادتی که برای تمام مسلمانان و مؤمنان وجود دارد، نیز برخوردارند، اما نمی ­توان با آنان همانند شهیدی که در میدان نبرد کشته شده برخورد نمود و تفصیل این قضیه نیز در کتب فقهی و دینی بیان شده است. به عبارتی آنان همانند دیگر مؤمنانی هستند که با حوادث دیگری از قبیل تصادفات رانندگی، سیل، زلزله و ... جان سپرده ­اند که یقیناً مشمول رحمت پروردگار نیز قرار خواهند گرفت.

ب. افرا د غیر مسلمانی که به همین ترتیب و ناخواسته و یا در درگیری­های نظامی که هر دو طرف نبرد، غیر مسلمان­، و بدون انگیزه­ های الاهی ­اند و برای دفاع از خود و وطنشان کشته می­ شوند، بر این افراد نیز عنوان "شهید" تطبیق  نمی کند، بلکه حداکثر، آنان تنها در مورد کشته شدنشان بی گناه بوده و در درگاه الاهی مؤاخذه نخواهند شد، اما باید در برابر سایر رفتار و کردارشان؛ از جمله ایمان نیاوردنشان؛ پاسخ گو باشند و از این لحاظ، با دیگر کافرانی که با حوادث دیگر از دنیا رفته ­اند، تفاوتی نخواهند داشت.

خلاصه این قسمت از پاسخ آن است که؛ 

معیار مهم در صدق واژه شهادت، انگیزه افراد است، نه صرف کشته شدن. بر همین اساس است که می­توان، مؤمنان واقعی که با مرگ طبیعی از دنیا رفته­اند را با اندک تسامحی شهید نامید، اما اشخاصی که بدون داشتن هیچ انگیزه خداپسندانه به قتل رسیده­اند را از جمله آنان ندانست.

از این رو می بینیم در قرآن وقتی که از کشته شدگان در جنگ ها سخن به میان می آید، بلافاصله به دنبال آن، عبارت فی سبیل الله (در راه خدا) [16] را می آورد که نشان می دهد تنها انگیزه ای که مورد پسند خداوند است این است که انسان در راه خدا جهاد کند و با خدا معامله نماید: "خداوند از مؤمنان، جان ها و اموال شان را خریدارى کرده، که (در برابرش) بهشت براى آنان باشد". [17]

"بعضى از مردم (با ایمان و فداکار، همچون على در«لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر)، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى‏ فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است". [18]

3. در ارتباط با بخش نهایی پرسش و این که کدام گروه از شهیدان، بر دیگران برتری داشته و تفاوت شهیدان کنونی با شهدای صدر اسلام در چیست؟ باید گفت که هم عصر بودن با پیامبر (ص) و جهاد در صدر اسلام هرچند می­تواند عاملی قوی برای ایجاد انگیزه­ های الاهی باشد، اما نمی­توان صرف همزمان بودن با پیامبر (ص) را دلیل بر برتری شهدای آن دوره بر سایر شهدا دانست، بلکه معیار برتری هر شخص، بر اساس میزان ایمان و پایبندی به موازین دینی و دشواری­ هایی که در مسیر دین با آن مواجه بوده و نیز درک شرایط و تصمیم­ گیری مناسب او، تعیین می­شود. به همین دلیل است که در روایات ما، ثواب اشخاصی که در راه حق استوار بوده و منتظر ظهور منجی هستند و با مرگ طبیعی از دنیا می­روند، همانند ثواب افرادی بیان شده که در رکاب ولی عصر (عج) حضور خواهند داشت، [19] و یا در روایتی ثوابشان، برتر از پاداش بسیاری از شهدای بدر و احد ارزیابی شده است. [20]

بنابراین، نمی­توان قضاوتی کلی در این زمینه به عمل آورده و بیان داشت که شهیدان مقطع زمانی خاصی بر دیگر شهیدان برتری دارند، بلکه خداوند کریم، ارزش هر شهیدی را، مستقلاً و جدا از دیگران و با توجه به تمام شرایط و خصوصیات او تعیین می­نماید.

در ضمن در پاسخ 1137 همین سایت، مطالبی وجود دارد که با برخی قسمت­های پرسشتان در ارتباط است.



[1] - ابن منظور، لسان العرب، ج 3، ص 238.

[2] - آل عمران، 98؛ انعام 19؛ یونس 46؛ حج 22 و ... .

[3] - بقره، 143"و یکون الرسول علیکم شهیدا"؛ مائده 117"کنت علیهم شهیدا" و ... .

[4] - ق، 21، "و جائت کل نفس معها سائق و شهید".

[5] - بقره، 282، "و لا یضار کاتب و لا شهید".

[6] - نور، 35 "الله نور السموات و الارض".

[7] - یونس، 5 "جعل الشمس ضیاء و القمر نورا".

[8] - نساء، 74؛ توبه، 111؛ آل عمران 158- 157، 169 "و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا" و ... .

[9] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 3، ص 224، روایت 3468، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 هـ ق.

[10] - محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 16، روایت 12306، مؤسسه آل البیت، قم، 1408 هـ ق.

[11] - شیخ طوسی، ته ذیب الاحکام، ج 6، ص 167، روایت 4، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365هـ ش.

[12] - آل عمران، 169.

[13] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 15، ص 49، روایت 19963.

[14] - همان، ج 28، ص 383، روایت 35017.

[15] با مراجعه به پرسش شماره 2824 همین سایت، علاوه بر مطالب مرتبط با بخش های مختلف پرسشتان، ماجرای شخصی را به نام قزمان؛ که در سپاه پیامبر(ص) بوده و اتفاقاً شجاعت بسیاری را نیز از خود نشان داده؛ مطالعه می­فرمایید که پیامبر(ص) او را از اهل دوزخ برشمردند.

[16] آل عمران، 169؛ حج، 58؛ محمد، 4؛ نسا، 76؛ توبه، 111؛ مزمل؛ 4؛ مزمل، 20.

[17] توبه، 111.

[18] بقره، 207.

[19] - مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 125، روایت 15، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.

[20] - کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 335- 334، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365 هـ ش


منبع : اسلام کویست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۷ ، ۱۸:۱۰
حسین سبزعلی

عتقادی/شبهه141

شبهات فیس بوک : امام حسین : هر عربی از هر ایرانی بهتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است ؟

شبهات مطرح شده :

نظرتان درباره ی این سخن حسین چیست ؟ ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ایرانی ها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد و زنانشان را به فروش رساند و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت. امام سوم شیعیان / کتاب «سفینه البحار و مدینه الحکام و الآثار» صفحه ۱۶۴ نوشته شیخ عباس قمی

پاسخ :

در فیس بوک که سیر می کنی، نمونه های فراوانی را می بینی که این روزها به نام حدیث و روایت نقل می شوند تا نشان بدهند اسلام، مکتب خرافی و دین عرب هاست.

نمونه زیر، مشتی از خروارهاست که این روزها با ایمیل و اس ام اس دست به دست می شود؛ و در این روزگار ما چه بسیارند ذهن های شکاک و پر تردید درباره دینداری و دل های فراری از دین که دل به این روایات فیس بوکی می بندند.

از مدتی پیش حدیثی از امام حسین(ع) در صفحات فیس بوک نقل می شود که مثلا متن حدیث را هم برای مستند و متقن بودنش، اسکن کرده اند تا به شما بگویند مو، لای درز کارشان نمی رود.

نوشته اند: " ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتراست. ایرانی هارا باید دستگیر کرد و به مدینه آورد، زنانشان را بفروش رسانید و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت."
حسین بن علی، امام سوم شیعیان، سفینه البحار و مدینه الاحکام و الاثار، نوشته حاج شیخ عباس قمی، صفحه ۱۶۴."

متن اسکن شده حدیث در فیس بوک که عده ای این روزها برای یکدیگر ایمیل می کنند:

نکاتی خیلی ساده درباره ظاهرحدیث
۱- کتاب عربی "سفینة البحار" احادیث انتخاب شده از بحارالانوار است که توسط مرحوم محدث قمی جمع آوری شده است. صفحه ۱۶۴ کتاب مربوط به توضیح لفظ "العجم" است.

بگذریم که در این قسمت کتاب روایتی از امام حسین (علیه السلام) وجود ندارد.

داخل متن عربی کتاب آمده است: "قال سمعت اباعبدالله". یعنی " گفت شنیدم از اباعبدالله "، کسانی که اندک آشنایی با روایات داشته باشد، می‌دانند که مراد از «اباعبدالله» در روایات به صورت مطلق، امام صادق(ع) است، نه امام حسین(ع). پس اول اینکه این حدیث از امام حسین (ع) نیست، اما زیر متن نقل شده در فیس بوک، با فونت نزدیک به متن نوشته اند: "حسین ابن علی، امام سوم شیعیان"

۲- مترجمان فیس بوکی، کل متن عربی بالا را متن اصلی حدیث امام تلقی کرده اند. با وجودی که متن حدیث شنیده شده از امام این است: قال سمعت اباعبدالله: " نحن قریش و شیعتنا العرب و عدونا العجم"

حدیث در اینجا تمام می شود. مابقی، شرح و بیان مولف کتاب است که با کلمه "بیان" یعنی شرح حدیث شروع می شود. که نوشته شده:
بیان: "عربی که شیعه ما باشد ممدوح و شایسته است (پس معیار شایستگی، شیعه بودن است) اگر چه عجم و غیر عرب باشد و اما عجم (غیر عربی) که دشمن ما اهل بیت باشد مذموم و ناشایسته است (پس معیار مذموم بودن، دشمنی با اهل بیت است) اگر چه عرب باشد."

ادامه سخن مولف کتاب با کلمه "رای الثانی" آغاز می شود. یعنی نظرخلیفه دوم (عمر) را آورده است: "هنگامی که اسیران عجم وارد مدینه شدند، خلیفه دوم خواست که زنهایشان را بفروشد و مردانشان را بردگان عرب قرار دهد..."

اگر دقت کنید بالای کلمه بیان و رای الثانی یک خط سیاه وجود دارد که در متون حدیثی به معنی جداکننده است. داخل تصویر بالا با دایره قرمز رنگ مشخص شده است.

۳- نکته مهم دیگر اینجاست که این حدیث ادامه دارد اما انگار غرض ورزان صلاح ندانسته اند ادامه حدیث را بیاورند. بنابراین در ادامه این متن سخن امیرالمومنین علی(ع) حذف شده است. در ادامه آمده که وقتی علی(ع) این جملات را از عمر شنید، اعتراض کرد و فرمود: " پیامبر فرموده کریمان هر قومی را احترام کنید، هرچند مخالف با شما باشند. این جماعت عجم حکیمان و کریمان هستند که آغوششان را به روی ما گشوده و اسلام را قبول کرده‌اند."

اما نکات محتوایی حدیث و سند و منبع آن:

در ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۷ ، ۰۹:۲۴
حسین سبزعلی

فضیلت و اعمال ماه رجب

 

فصل اوّل در بیان فضیلت و اعمال ماه مبارک رجب است

بدان که این ماه و ماه شعبان و ماه رمضان در شرافت، کامل و تمامند و روایات بسیارى در فضیلت آنها وارد شده است

1)روزه داری

 از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله روایت شده است که :

رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در احترام و فضیلت به آن نمى رسد

و در این ماه جنگ با کافران حرام است! !

و رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امّت من است،

کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بدارد، مستحقّ خشنودى بزرگ خدا مى شود و خشم حق از او دور می گردد و درى از درهاى دوزخ به رویش بسته میشود.

و از حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام روایت شده است:

هرکه یک روز از ماه رجب را روزه بدارد بهشت بر او واجب میشود.

و نیز فرمود: رجب نام نهرى در بهشت که از شیر سپیدتر و از عسل شیرین تر است، هرکه یک روز از رجب را روزه بدارد به یقین از آن نهر بیاشامد.

ابن بابویه به سند معتبر از سالم روایت نموده که گفت: در اواخر ماه رجب که چند روزى از آن مانده بود به خدمت امام صادق علیه السّلام رفتم.

چون نظر مبارک آن حضرت بر من افتاد، فرمود: آیا در این ماه روزه گرفته اى؟ گفتم: نه به خدا اى پسر رسول خدا.

فرمود: آنقدر ثواب از تو فوت شده که اندازه آن را جز خدا کسى نمی داند، به یقین این ماهى است که خدا آن را بر ماه هاى دیگر فضیلت داده و احترام آن را عظیم نموده و گرامى داشتن روزه داران این ماه را بر خود واجب کرده! !

گفتم: یابن رسول اللّه، اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بخشى از ثواب روزه داران آن نایل میشودم؟

فرمود: اى سالم هرکه یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد، خدا او را از سختى سکرات مرگ و از هراس پس از مرگ و از عذاب قبر ایمن می کند، و هرکه دو روز آخر این ماه را روزه بدارد، به آسانى از صراط می گذرد، و هرکه سه روز آخر این ماه را روزه بدارد از وحشت بزرگ روز قیامت، و از سختی ها و هول هاى آن روز ایمن مى شود، و برات آزادى از آتش دوزخ را به او عطا مى کنند.

 

2)بسیار استغفار کردن

اول :

 از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود:

ماه رجب ماه استغفار امّت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزگار و مهربان است

و رجب را «اصبّ» [یعنى فروریزنده تر] می گویند، زیرا رحمت خدا در این ماه بر امّت من بسیار ریخته می شود،

پس بسیار بگویید، استغفر اللّه و اساله التّوبة

 

دوم :

 از پیامبر روایت شده: هرکه در ما رجب صد مرتبه بگوید:

أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ     آمرزش می خواهم از خدایى که معبودى جز او نیست، اوست یگانه، برایش شریکى نمی باشد، و به سوى او باز مى گردم.

و آن را با صدقه به انجام رساند، حق تعالى پایان کارش را ختم به رحمت و آمرزش کند، و هرکه چهارصد مرتبه بگوید: ثواب شهادت صد شهید را براى او بنویسد.

سوم :

 نیز از آن حضرت روایت شده: هرکه در ماه رجب هزار مرتبه بگوید:

لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ  معبودى جز خدا نیست،

خداى عزّتمند پرشکوه صد هزار کار نیک براى او ثبت کند، و برایش صد شهر در بهشت بنا کند.

چهارم :

روایت شده، هرکه در ماه رجب به هنگام صبح، هفتاد مرتبه، و در زمان پسین (شامگاه) هم هفتاد مرتبه بگوید:

أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ  از خدا آمرزش می طلبم و به او باز می گردم

و چون به پایان رساند، دستها را بلند کند و بگوید:

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ تُبْ عَلَیَّ  خدایا مرا بیامرز و توبه ام را بپذیر

پس اگر در ماه رجب از دنیا برود، خدا از او خشنود باشد و به برکت ماه رجب، آتش دوزخ با او تماس نگیرد.

پنجم:

در همه این ماه هزار مرتبه بگوید:

أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ     از خداى داراى بزرگى و بزرگوارى، از همه گناهان و گنهکاریها، آمرزش می جویم.

تا خداى مهربان او را بیامرزد.

 

3)تسبیحاتی برای آنانکه قدرت بر روزه ماه رجب ندارند

در هر صورت براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده و در روایت آمده: اگر کسى قدرت بر روزه ماه رجب را ندارد، هر روز این تسبیحات را صد بار بخواند، تا ثواب روزه ماه رجب را دریابد:

سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ

منزّه است خداى بزرگ، منزّه است آن که تسبیح جز براى او سزاوار نیست، منزّه است خداى عزیزتر و گرامى تر، منزّه است آن که جامه عزّت در پوشید که تنها او براى آن جامه شایسته است.

4) زیارت رجیبیه (الحمد الله الذی اشهدنا)

شیخ از جناب ابو القاسم بن روح رضى الله عنه که نایب خاص حضرت صاحب الامر (عج) است روایت کرده: که فرمود:

در ماه رجب در هر زیارتگاهى از زیارتگاه هاى شریف که باشى به این زیارت صاحب مزار را زیارت کن.

پس چون وارد حرم میشوى بگو:

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِیَائِهِ فِی رَجَبٍ وَ أَوْجَبَ عَلَیْنَا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ عَلَى أَوْصِیَائِهِ الْحُجُبِ اللَّهُمَّ فَکَمَا أَشْهَدْتَنَا مَشْهَدَهُمْ [مَشَاهِدَهُمْ ] فَأَنْجِزْ لَنَا مَوْعِدَهُمْ وَ أَوْرِدْنَا مَوْرِدَهُمْ غَیْرَ مُحَلَّئِینَ عَنْ وِرْدٍ فِی دَارِ الْمُقَامَةِ وَ الْخُلْدِ وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ إِنِّی [قَدْ] قَصَدْتُکُمْ وَ اعْتَمَدْتُکُمْ بِمَسْأَلَتِی وَ حَاجَتِی وَ هِیَ فَکَاکُ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ الْمَقَرُّ مَعَکُمْ فِی دَارِ الْقَرَارِ مَعَ شِیعَتِکُمُ الْأَبْرَارِ وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ أَنَا سَائِلُکُمْ وَ آمِلُکُمْ فِیمَا إِلَیْکُمُ التَّفْوِیضُ وَ عَلَیْکُمُ التَّعْوِیضُ فَبِکُمْ یُجْبَرُ الْمَهِیضُ وَ یُشْفَى الْمَرِیضُ ،

سپاس خدا را که ما را در ماه رجب در محضر اولیایش حاضر کرد، و آنچه را که از حق ایشان بر ما فرض بود واجب فرمود، و درود خدا بر محمّد برگزیده خدا، و جانشینان پرنجات بخش، خدایا! چنان که ما را به محضر ایشان حاضر نمودى، به وعده آنها در حق ما وفا کن، و ما را به جایگاه ورود آنان و فیض وجودشان وارد فرما، بى آنکه از ورود به خانه همیشگى و بهشت جاوید رانده شویم، و سلام بر شما، من به قصد شما آمده ام و در خواهش و حاجتم به شما تکیه کردم، حاجتم آزادى ام از دوزخ و جاى گرفتن در کنار شما در خانه ابدى است، هرماه با پیروان نیکوکارتان، و سلام بر شما به خاطر شکیبایى تان، چه نیکوست این خانه آخرت، من خواهنده و آرزومند شمایم در آنچه اختیار و تغییرش به دست شماست. تنها «به وسیله شما» شکستگى جبران شود و بیمار درمان پذیرد،

وَ مَا تَزْدَادُ الْأَرْحَامُ وَ مَا تَغِیضُ إِنِّی بِسِرِّکُمْ مُؤْمِنٌ [مُؤَمِّمٌ ] وَ لِقَوْلِکُمْ مُسَلِّمٌ وَ عَلَى اللَّهِ بِکُمْ مُقْسِمٌ فِی رَجْعِی بِحَوَائِجِی وَ قَضَائِهَا وَ إِمْضَائِهَا وَ إِنْجَاحِهَا وَ إِبْرَاحِهَا [إِیزَاحِهَا] وَ بِشُئُونِی لَدَیْکُمْ وَ صَلاحِهَا وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ سَلامَ مُوَدِّعٍ وَ لَکُمْ حَوَائِجَهُ مُودِعٍ [مُودِعٌ ] یَسْأَلُ اللَّهَ إِلَیْکُمُ الْمَرْجِعَ وَ سَعْیَهُ [سَعْیُهُ ] إِلَیْکُمْ غَیْرَ [غَیْرُ] مُنْقَطِعٍ وَ أَنْ یَرْجِعَنِی مِنْ حَضْرَتِکُمْ خَیْرَ مَرْجِعٍ إِلَى جَنَابٍ مُمْرِعٍ وَ خَفْضِ عَیْشٍ مُوَسَّعٍ وَ دَعَةٍ وَ مَهَلٍ إِلَى حِینِ [خَیْرِ] الْأَجَلِ وَ خَیْرِ مَصِیرٍ وَ مَحَلٍّ فِی النَّعِیمِ الْأَزَلِ وَ الْعَیْشِ الْمُقْتَبَلِ وَ دَوَامِ الْأُکُلِ وَ شُرْبِ الرَّحِیقِ وَ السَّلْسَلِ [السَّلْسَبِیلِ ] وَ عَلٍّ وَ نَهَلٍ لا سَأَمَ مِنْهُ وَ لا مَلَلَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ عَلَیْکُمْ حَتَّى الْعَوْدِ إِلَى حَضْرَتِکُمْ وَ الْفَوْزِ فِی کَرَّتِکُمْ وَ الْحَشْرِ فِی زُمْرَتِکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ

و آنچه را رحم ها بیفزاید و کم کنند انجام پذیرد، من به راز شما ایمان دارم و به گفتارتان تسلیمم، و خدا را به شما سوگند میدهم در اینکه از حرم شما بازگردم به همراه حاجاتم و رواشدن آنها و به امضا رسیدنشان و موفقّانه برآمدنشان و دور شدن سختى هاى آنها و به همراه کارهایم نزد شما و اصلاح آنها، و سلام بر شما سلام وداع کننده اى حوایجش را به شما سپرده، از خدا مى خواهد دوباره به سوى شما بازگردد، و راهش با جانب شما قطع نشود، و اینکه خدا مرا برگرداند از محضر شما به بهترین وجه و با دستى پر، به جایى سرسبز، و زیستگاهى خوش و گسترده و راحت و آسوده، تا رسدن مرگ و بهترین سرانجام، و جایگاهى در ناز و نعمت ازلى، و زنگى آینده ابدى، و خوردنی هاى مداوم، و نوشیدن شراب طهور، و آب گوارا، نوشیدن چند بار و یکبار، که از نوشیدنش خستگى و ملالى دست ندهد و رحمت خدا و برکات و تحیّاتش بر شما، تا بازگشتم به محضر شما، و رستگارى در حکومت تان، و محشور شدن در زمره شما، و رحمت خدا و برکت و درودها و تحیّاتش بر شما، و او ما را بس است و نیکو وکیلى است.

5)خواندن دعای یا من ارجوه پس از نمازها

سیّد ابن طاووس از محمّد بن ذکران که معروف به سجّاد است چه آنقدر سجده کرد و در حال سجده گریست که نابینا شد روایت کرده که گفت: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم فدایت شود این ماه ماه رجب است مرا در این ماه دعایى تعلیم کن که حق تعالى مرا به آن سود بخشد، حضرت فرمود: بنویس «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» و در هر روز از رجب در صبح و شام پس از نمازهاى روزوشب بگو:

یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ [مِنْ ] کُلِّ شَرٍّ یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ [جَمِیعَ ] شَرِّ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ .

اى آن که هر خیرى را از او امید دارم، و از خشمش در هر شرّى ایمنى جویم، اى آن که در برابر عبادت اندک مزد بسیار عطا میکند، اى آن که به هرکه از او بخواهد می بخشد، اى آن که به هرکه از او نخواهد و او را نشناسد نیز می بخشد، عطایش از روى مهربانى و رحمت است، با درخواستم از تو همه خیر دنیا و خیر آخرت را به من عنایت کن، و با درخواستم از تو همه شره دنیا و شره آخرت را بازگردان، زیرا آنچه را تو عطا کردى کاستى ندارد، و از احسانت بر من بیفزاى اى کریم.

راوى گفت: حضرت محاسن (موهاى صورت) شریف خود را در پنجه چپ گرفت و این دعا را با حالت درماندگى و زارى همراه حرکت دادن انگشت اشاره دست راست خواند، و پس از این گفت:

یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى النَّارِ

اى داراى بزرگى و بزرگوارى، اى داراى بخشش و جود، اى داراى عطا و کرم، محاسنم را بر آتش دوزخ حرام کن.

 

6) دیگر دعاهای این ماه

 اوّل:

در تمام روزهاى ماه رجب این دعا را بخواند که روایت شده: حضرت زین العابدین علیه السّلام در آغاز رجب در حجر اسماعیل خواند:

یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِیَ حَوَائِجِی لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

اى که مالک حاجات خواهندگانى، و از باطن لب فروبستگان خبر دارى، از سوى تو براى هر خواهشى، گوشى شنوا، و پاسخى آماده است، خدایا به حق وعده هاى صادقانه است و نعمت هاى فراوانت، رحمت گسترده ات، از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى، و حاجات دنیا و آخرتم را برآورى، چه همانا تو بر هر کارى توانایى.

دوّم:

این دعا را بخواند، دعایى که امام صادق علیه السّلام در هر روز ماه رجب میخواندند:

خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِی هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِی اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَ لا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِی یَوْمَ الدِّینِ .

آنان که بر غیر تو بار یافتند ناامید گشتند، و آنان که به کارى جز تو پرداختند زیانکار شدند، و آنان که به درگاه غیر تو وارد شدند به تباهى رسیدند، و سودجویان دچار قحطى شدند، مگر آنان که از فضل تو سود جستند، در رحمتت به روى مشتاقان باز است، خیرت به خواهندگان عطا شده، احسانت براى نیازمندان گوارا است، و عطایت براى آرزومندان آماده است و روزیاست حتى براى روگردانان از فرمانت گسترده است، و بردباریاست کسانى را که به دشمنى ات برخاسته اند نیز شامل است، شیوه ات به بدرکاران احسان، و روشت زندگی بخشیدن به متجاوزان است، خدایا مرا به راه ره یافتگان بدار، و تلاش تلاش گران را روزى ام فرما، و مرا از بى خبران دورشده قرار مده، و روز جزا آمرزشت را نصیبم کن.

 

سوّم:

 شیخ در کتاب «مصباح» از معلّى بن خنیس از امام صادق علیه السّلام روایت کرده: در ماه رجب این دعا را بخوان:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَى فَقْرِی وَ بِحِلْمِکَ عَلَى جَهْلِی وَ بِقُوَّتِکَ عَلَى ضَعْفِی یَا قَوِیُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اکْفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .

خدایا شکیبایى شاکرانت، و کردار ترسیدگانت، و باور عبادت کنندگانت را از تو می خواهم، خدایا تو برتر و بزرگى، و من بنده بینوا و تهیدستم، تو بى نیاز و ستوده اى، و من بنده خوارم، خدایا بر محمّد و خاندانش درود فرست، و عطاى این خواسته ها را بر من منت بگذار به توانگرى ات بر تهیدستى ام، و به بردبارى ات بر نادانی ام، به توانت بر ناتوانى ام اى عزیز، خدایا بر محمّد و خاندانش آن جانشیان پسندیده درود فرست، و مرا از کارهاى دنیا و آخرت نسبت به چیزیکه بیتابم کرده کفایت کن اى مهربان ترین مهربانان.

مؤلف گوید: سیّد ابن طاووس هم این دعا را در کتاب «اقبال» نقل کرده، و از نقل او پیداست که این دعا از جامع ترین دعاهاست، و در تمام اوقات مى توان آن را خواند.

چهارم:

 شیخ طوسى فرموده: در هر روز ماه رجب مستحب است این دعا را بخوانند:

اللَّهُمَّ یَا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ وَ الْآلاءِ الْوَازِعَةِ وَ الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ وَ الْقُدْرَةِ الْجَامِعَةِ وَ النِّعَمِ الْجَسِیمَةِ وَ الْمَوَاهِبِ الْعَظِیمَةِ وَ الْأَیَادِی الْجَمِیلَةِ وَ الْعَطَایَا الْجَزِیلَةِ یَا مَنْ لا یُنْعَتُ بِتَمْثِیلٍ وَ لا یُمَثَّلُ بِنَظِیرٍ وَ لا یُغْلَبُ بِظَهِیرٍ یَا مَنْ خَلَقَ فَرَزَقَ وَ أَلْهَمَ فَأَنْطَقَ وَ ابْتَدَعَ فَشَرَعَ وَ عَلا فَارْتَفَعَ وَ قَدَّرَ فَأَحْسَنَ وَ صَوَّرَ فَأَتْقَنَ وَ احْتَجَّ فَأَبْلَغَ وَ أَنْعَمَ فَأَسْبَغَ وَ أَعْطَى فَأَجْزَلَ وَ مَنَحَ فَأَفْضَلَ یَا مَنْ سَمَا فِی الْعِزِّ فَفَاتَ نَوَاظِرَ [خَوَاطِرَ] الْأَبْصَارِ وَ دَنَا فِی اللُّطْفِ فَجَازَ هَوَاجِسَ الْأَفْکَارِ یَا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْمُلْکِ فَلا نِدَّ لَهُ فِی مَلَکُوتِ سُلْطَانِهِ وَ تَفَرَّدَ بِالْآلاءِ وَ الْکِبْرِیَاءِ فَلا ضِدَّ لَهُ فِی جَبَرُوتِ شَأْنِهِ یَا مَنْ حَارَتْ فِی کِبْرِیَاءِ هَیْبَتِهِ دَقَائِقُ لَطَائِفِ الْأَوْهَامِ وَ انْحَسَرَتْ دُونَ إِدْرَاکِ عَظَمَتِهِ خَطَائِفُ أَبْصَارِ الْأَنَامِ یَا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِهَیْبَتِهِ،

خدایا اى صاحب نعمت هاى فراوان و عطاهاى قسمت شده، و رحمت گسترده، و قدرت فراگیر، و نعمت هاى برجسته، و موهبت هاى بزرگ، و بخشش هاى زیبا، و عنایات درخور، اى آن که به شباهت با چیزى وصف نشود، و به مثال و نمونه اى مثلش نزنند، و از سوى هیچ پنجه اى مغلوب نگردد، اى آن که آفرید و روزى دادو الهام نمود و به سخن آورد، و نوآورى نمود و آغاز کرد، و برتر شد و بالا رفت، و اندازه داد و نیکو اندازه داد، و شلک داد و استوار نمود و حجّت آورد و رساند، و نعمت بخشید و فراوان گرداند و بخشید و افزون ساخت، و عطا فرمود و فزونى بخشید، اى که در عزّت بالا، پس از دیدگاه دیده ها درگذشت، و در لطف نزدیک شد پس از دغدغه افکار بیرون رفت، اى آن که در فرمانروایى یگانه است پس براى او در عرصه سلطنتش همتایی نیست، و به نعمت ها و بزرگ منشى تنهاست، پس براى او در عظمت جایگاهش ضدّى نیست، اى آن که در شکوه هیبتش دقایق و لطایف اندیشه ها سرگردان شده، و در برابر درک عظمتش دیدگان تیزبین خلایق وامانده است، اى آن که رخساره در برابر جلالتش به خوارى افتاده،

وَ خَضَعَتِ الرِّقَابُ لِعَظَمَتِهِ وَ وَجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ خِیفَتِهِ أَسْأَلُکَ بِهَذِهِ الْمِدْحَةِ الَّتِی لا تَنْبَغِی إِلا لَکَ وَ بِمَا وَأَیْتَ بِهِ عَلَى نَفْسِکَ لِدَاعِیکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ بِمَا ضَمِنْتَ الْإِجَابَةَ فِیهِ عَلَى نَفْسِکَ لِلدَّاعِینَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ وَ أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ یَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ وَ اقْسِمْ لِی فِی شَهْرِنَا هَذَا خَیْرَ مَا قَسَمْتَ وَ احْتِمْ لِی فِی قَضَائِکَ خَیْرَ مَا حَتَمْتَ وَ اخْتِمْ لِی بِالسَّعَادَةِ فِیمَنْ خَتَمْتَ وَ أَحْیِنِی مَا أَحْیَیْتَنِی مَوْفُورا وَ أَمِتْنِی مَسْرُورا وَ مَغْفُورا وَ تَوَلَّ أَنْتَ نَجَاتِی مِنْ مُسَاءَلَةِ الْبَرْزَخِ وَ ادْرَأْ عَنِّی مُنْکَرا وَ نَکِیرا وَ أَرِ عَیْنِی مُبَشِّرا وَ بَشِیرا وَ اجْعَلْ لِی إِلَى رِضْوَانِکَ وَ جِنَانِکَ [جَنَّاتِکَ ] مَصِیرا وَ عَیْشا قَرِیرا وَ مُلْکا کَبِیرا وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ کَثِیرا.

و گردن ها در برابر بزرگى اش فروتن گشته، و دل ها از ترسش هراسان شده است، از تو می خواهم به حق این ستایش که جز براى تو شایسته نیست، و به آن وعده اى که براى خوانندگانت از مؤمنین، خود را به آن پاى بند کرده اى و به آنچه اجابت آن را براى دعاکنندگان بر خودت ضمانت نموده اى، اى شنواترین شنوایان، اى بیناترین بینایان، اى چابک ترین حسابرسان، اى صاحب نیروى استوار، بر محمّد خاتم پیامبران و بر اهل بیتش درود فرست، و در این ماه بهترین چیزى را که قسمت کرده اى نصیب من کن، و بهترین چیزى که در قضاى خود حتم نموده اى بر من حتم کن، و آن را براى من به خوشبختى ختم کن، در زمره آنان که کارشان را به خوشبختى ختم نمودى، و تا زنده ام زندگى همراه با عنایاتى فراوان روزى ام کن، و بمیران خوشحال و آمرزیده، و از پرسش و پاسخ برزخ رهایى ام بخش، و نکیر و منکر دو فرشته مأمور بر سؤال مردگان را از من دور کن و مبشر و بشیر را که مژده دهندگان سعادتند به من بنمایان، و برایم به جانب خشنودى و بهشت راه همواری قرار ده و زندگى خوش و فرمانروایى بزرگى برایم مقرّر فرما، و بر محمّد و خاندانش درود بسیار فرست.

مؤلف گوید: این دعا دعایى است که در مسجد صعصعه هم خوانده مى شود.

پنجم:

 شیخ روایت کرده که از ناحیه مقدّسه به دست شیخ کبیر ابى جعفر محمّد بن عثمان بن سعید رضى اللّه عنه این توقیع شریف [یعنى دست نویس شریف] بیرون آمد که هر روز از روزهاى رجب بخوان:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ     به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى اش همیشگى است

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَعَانِی جَمِیعِ مَا یَدْعُوکَ بِهِ وُلاةُ أَمْرِکَ الْمَأْمُونُونَ عَلَى سِرِّکَ الْمُسْتَبْشِرُونَ بِأَمْرِکَ الْوَاصِفُونَ لِقُدْرَتِکَ الْمُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِکَ أَسْأَلُکَ بِمَا نَطَقَ فِیهِمْ مِنْ مَشِیَّتِکَ فَجَعَلْتَهُمْ مَعَادِنَ لِکَلِمَاتِکَ وَ أَرْکَانا لِتَوْحِیدِکَ وَ آیَاتِکَ وَ مَقَامَاتِکَ الَّتِی لا تَعْطِیلَ لَهَا فِی کُلِّ مَکَانٍ یَعْرِفُکَ بِهَا مَنْ عَرَفَکَ لا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهَا إِلا أَنَّهُمْ عِبَادُکَ وَ خَلْقُکَ فَتْقُهَا وَ رَتْقُهَا بِیَدِکَ بَدْؤُهَا مِنْکَ وَ عَوْدُهَا إِلَیْکَ أَعْضَادٌ وَ أَشْهَادٌ وَ مُنَاةٌ وَ أَذْوَادٌ وَ حَفَظَةٌ وَ رُوَّادٌ فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَکَ وَ أَرْضَکَ حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ فَبِذَلِکَ أَسْأَلُکَ وَ بِمَوَاقِعِ الْعِزِّ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ بِمَقَامَاتِکَ وَ عَلامَاتِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَزِیدَنِی إِیمَانا وَ تَثْبِیتا یَا بَاطِنا فِی ظُهُورِهِ وَ ظَاهِرا فِی بُطُونِهِ وَ مَکْنُونِهِ یَا مُفَرِّقا بَیْنَ النُّورِ وَ الدَّیْجُورِ یَا مَوْصُوفا بِغَیْرِ کُنْهٍ وَ مَعْرُوفا بِغَیْرِ شِبْهٍ حَادَّ کُلِّ مَحْدُودٍ وَ شَاهِدَ کُلِّ مَشْهُودٍ وَ مُوجِدَ کُلِّ مَوْجُودٍ وَ مُحْصِیَ کُلِّ مَعْدُودٍ وَ فَاقِدَ کُلِّ مَفْقُودٍ،

خدای ا از تو درخواست می کنم، به حق معانى تمام دعاهایى که متولیان امرت تو را به آن مى خوانند، آنان که امین راز تو هستند، و به امر تو شادند، و بیان کنندگان نیرویت و آشکارکنندگان بزرگی ات میباشند، از تو مى خواهم به حق آنچه از مشیتت درباره ایشان گفته شد، پس آنان را قرار دادى معادن کلماتت و پایه هاى توحیدت، و آیات و مقاماتت که تعطیلى براى آنها در جایى نیست، تو را با آنها شناسد هرکه بشناسدت، بین تو و آنها تفاوتى نیست جز اینک ایشان بندگان و آفریده تواند که باز و بسته شدن کارشان به دست توست، آغازشان از تو و انجامشان به جانب توست، آنان بازوان و گواهان و بخشندگان و مدافعان و نگهبانان و بازرسان اند، آسمان و زمینت را با حقیقت آنان انباشتى تا آشکار شد که معبودى جز تو نیست، پس به حق همه این ها و به جایگاه هاى عزّت ا زرحمتت و به مقامات و نشانه هاى از تو مى خواهم که بر محمّد و خاندانش درود فرستى، و بر ایمان و پایداریم بیفزایى، این هان در عین ظهور، اى ظاهر در عین نهان، و مستورى، اى جداکننده بین روشنایى و تاریکى، اى وصف شده بدون اینکه ژرفاى وجودش درک شود و اى شناخته شده بدون تشبیه، مرزبند هر محدود، گواه هر گواهى پذیر، هستى بخش هرچه هست، و شماره کننده هر شماره و گم کننده هر گم شده،

لَیْسَ دُونَکَ مِنْ مَعْبُودٍ أَهْلَ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْجُودِ یَا مَنْ لا یُکَیَّفُ بِکَیْفٍ وَ لا یُؤَیَّنُ بِأَیْنٍ یَا مُحْتَجِبا عَنْ کُلِّ عَیْنٍ یَا دَیْمُومُ یَا قَیُّومُ وَ عَالِمَ کُلِّ مَعْلُومٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عَلَى عِبَادِکَ الْمُنْتَجَبِینَ وَ بَشَرِکَ الْمُحْتَجِبِینَ وَ مَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْبُهْمِ الصَّافِّینَ الْحَافِّینَ وَ بَارِکْ لَنَا فِی شَهْرِنَا هَذَا الْمُرَجَّبِ الْمُکَرَّمِ وَ مَا بَعْدَهُ مِنَ الْأَشْهُرِ الْحُرُمِ وَ أَسْبِغْ عَلَیْنَا فِیهِ النِّعَمَ وَ أَجْزِلْ لَنَا فِیهِ الْقِسَمَ وَ أَبْرِرْ لَنَا فِیهِ الْقَسَمَ بِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ الَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَى النَّهَارِ فَأَضَاءَ وَ عَلَى اللَّیْلِ فَأَظْلَمَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا تَعْلَمُ مِنَّا وَ مَا لا نَعْلَمُ وَ اعْصِمْنَا مِنَ الذُّنُوبِ خَیْرَ الْعِصَمِ وَ اکْفِنَا کَوَافِیَ قَدَرِکَ وَ امْنُنْ عَلَیْنَا بِحُسْنِ نَظَرِکَ وَ لا تَکِلْنَا إِلَى غَیْرِکَ وَ لا تَمْنَعْنَا مِنْ خَیْرِکَ وَ بَارِکْ لَنَا فِیمَا کَتَبْتَهُ لَنَا مِنْ أَعْمَارِنَا وَ أَصْلِحْ لَنَا خَبِیئَةَ أَسْرَارِنَا وَ أَعْطِنَا مِنْکَ الْأَمَانَ وَ اسْتَعْمِلْنَا بِحُسْنِ الْإِیمَانِ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ الصِّیَامِ وَ مَا بَعْدَهُ مِنَ الْأَیَّامِ وَ الْأَعْوَامِ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ .    معبودى غیر تو نیست، اهل بزرگ منشى و جودى، اى که چگونگى نپذیرى و به جایى درنگنجى، اى پوشیده از هر دیده، اى جاودان، اى به خود پاینده و دانای هر دانسته، بر محمّد و خاندانش درود فرست، و بر بندگان برگزیده ات، و انسان هاى در پرده ات، و فرشتگان مقربّت، و شجاعان صف کشیده گرداگرد عرشت، و مبارک گردان بر ما در این ماهمان ماه بزرگ و ماه مکرّم، و آنچه پس از این است از ماههاى محترم، در این ماه نعمتعایت را بر ما فراوان کن، و نصیب هاى ما را سرشار فرما، و سوگندهایمان را به انجام برسان، به حق اسم بزرگ تر و بزرگ تر، و عظیم تر و گرامى ترت که چون بر روز نهادى روشن شد و چون بر شب گذاردى تاریک گشت، و از گناهانمان بیامرز آنچه را تو میدانى و آنچه را ما نمی دانیم، و ما را از گناهان حفظ کن به بهترین نگاه دارى، و ما را از حوادثى که مقدّر نموده اى کفایت فرما، و بر ما به حسن توجّهت منّت گذار، و به غیر خودت وامگذار، و ما را از خیرت منع مکن، و به عمرهایمان به اندازه اى که مقدّر فرموده اى برکت ده، و رازهای پنهان ما را سامان ده، و از جانب خود به ما امان بده، و ما را با حسن ایمان به کار گمار، و به ماه رمضان و روزها و سالهاى پس از آن برسانِ مان، اى داراى جلالت و بزرگوارى.

ششم:

شیخ روایت نموده که: از ناحیه مقدّسه به دست شیخ ابو القاسم رحمه الله این دعا در ایّام رجب صادر شده:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی وَ ابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ أَتَقَرَّبُ بِهِمَا إِلَیْکَ خَیْرَ الْقُرَبِ یَا مَنْ إِلَیْهِ الْمَعْرُوفُ طُلِبَ وَ فِیمَا لَدَیْهِ رُغِبَ أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مُقْتَرِفٍ مُذْنِبٍ قَدْ أَوْبَقَتْهُ ذُنُوبُهُ وَ أَوْثَقَتْهُ عُیُوبُهُ فَطَالَ عَلَى الْخَطَایَا دُءُوبُهُ وَ مِنَ الرَّزَایَا خُطُوبُهُ یَسْأَلُکَ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ وَ النُّزُوعَ عَنِ الْحَوْبَةِ وَ مِنَ النَّارِ فَکَاکَ رَقَبَتِهِ وَ الْعَفْوَ عَمَّا فِی رِبْقَتِهِ فَأَنْتَ مَوْلایَ أَعْظَمُ أَمَلِهِ وَ ثِقَتِهِ [ثِقَتُ هُ ] اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُکَ بِمَسَائِلِکَ الشَّرِیفَةِ وَ وَسَائِلِکَ الْمُنِیفَةِ أَنْ تَتَغَمَّدَنِی فِی هَذَا الشَّهْرِ بِرَحْمَةٍ مِنْکَ وَاسِعَةٍ وَ نِعْمَةٍ وَازِعَةٍ وَ نَفْسٍ بِمَا رَزَقْتَهَا قَانِعَةٍ إِلَى نُزُولِ الْحَافِرَةِ وَ مَحَلِّ الْآخِرَةِ وَ مَا هِیَ إِلَیْهِ صَائِرَةٌ     خدایا! از تو درخواست میکنم به حقّ دو مولود ماه رجب، محمّد بن على دوّم (امام جواد ع) ، و فرزندش على بن محمّد برگزیده (امام هادى ع) و به وسیله آن دو امام به جانب تو تقرّب میجویم به بهترین تقرّب، اى آن که نیکى تنها از سوى او خواسته شده، و تنها در آنچه نزد اوست رغبت شده است، از تو میخواهم خواهش جرم پیشه معصیت کارى که گناهانش او را هلاک نموده، و عیوبش او را به اسارت کشیده، پس عادتش بر گناه طولانى شد، و امورش با بلاهاى سخت به هم آمیخت، از تو میخواهد: توبه و خوبى بازگشت، کنده شدن از گناه، رهایى جانش از آتش، گذشت از آنچه بر گردن اوست، زیرا مولاى من تو بزرگ ترین آرزو و امید او هستى.    خدایا! از تو میخواهم به حق مسائل شریفت، و وسایل والایت، که مرا در این ماه به رحمت گسترده است، و نعمت تقسیم شده ات فروگیرى، و نفسى به من عنایت کنى که به آنچه روزى اش نموده اى قناعت ورزد تا گاهى که به گور درآید و به آخرت رسد، و به آنچه عاقبت اوست بازگردد.

 

7) سایر اعمال مشترک  این ماه

الاول :

سیّد ابن طاووس در کتاب «اقبال» از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله براى خواندن سوره  

«قل هو اللّه احد»

در ماه رجب ده هزار مرتبه، یا هزار مرتبه، یا صد مرتبه فضیلت بسیار نقل کرده، و نیز روایت کرده:

هرکه در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره توحید را بخواند، در قیامت برایش نورى پدید می آید که او را به بهشت راهنمایى کند.

دوم

سیّد روایت کرده: هرکه در ماه رجب یک روز روزه بدارد، و چهار رکعت نماز بگذارد و به این ترتیب که در رکعت اوّل صد مرتبه «آیة الکرسى» بخواند و در رکعت دوّم دویست مرتبه سوره توحید، نمی میرد تا مقامش را خود در بهشت ببیند، یا دیگرى براى او ببیند.

سوم:

 و نیز سیّد از پیامبر روایت کرده: هرکه در روز جمعه ماه رجب بین نماز ظهر و عصر چهار رکعت نماز بخواند به این صورت که در هر رکعت یکبار سوره «حمد» و هفت بار «آیة الکرسى» و پنج مرتبه «سوره توحید» سپس ده بار بگوید:

أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ   آمرزش می خواهم از خدایى که معبودى جز او نیست و از او درخواست توبه دارم.

حق تعالى براى او از روزى که این نماز را خوانده تا روزى که از دنیا برود براى هر روز هزار کار نیک بنویسد، و در عوض هر آیه اى که خو انده است شهرى در بهشت از یاقوت سرخ، و به جاى هر حرف قصرى در بهشت از گوهر سپید عطا کند، و براى او زنان زیبا روى بهشتى را به همسرى او درآورد و از او خشنود گردد بی آنکه برایش خشمى به دنبال داشته باشد، و در زمره عبادت کنندگان به شمار آید، و سرانجام او را به سعادت و آمرزش پایان دهد . تا آخر حدیث.

چهارم نمازی برای این ماه :

 در تمام ماه رجب شصت رکعت نماز بخواند در هر شب دو رکعت به این ترتیب که در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه

قل یا ایّها الکافرون»

و یک مرتبه سوره توحید بخواند، و چون سلام دهد دستها را بلند کرده و بگوید:

لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ آلِهِ.    معبودى جز خدا نیست، یگانه و بی شریک است، فرمانروایى و سپاس مخصوص اوست زنده میکند و می میراند و او زنده اى است که هرگز نمی میرد، خیز تنها به دست اوست، و او بر هر کارى توانا است، و بازگشت همه به سوى اوست، و جنبش و نیرویى نیست جز به عنایت او، خداى برتر و بزرگ، خدایا! بر محمّد پیامبر درس ناخوانده و خاندانش درود فرست.

سپس دستها را به صورت خویش بمالد، از پیامبر روایت شده، هرکه این عمل را بجا آورد، خدا دعایش اجابت کند، و پاداش شصت حج و شصت عمره را به او عطا فرماید.

پنجم:

از پیامبر صلى اللّه علیه و آله روایت شده:

هرکه در یک شب از ماه رجب، در دو رکعت نماز صد مرتبه سوره توحید بخواند مانند کسی است که ر راه خدا صد سال روزه گرفته و حق تعالى براى این عمل صد قصر در بهشت به او مرحمت فرماید، هر قصرى در جوار پیامبرى از پیامبران علیهم السّلام.

ششم :

و نیز از آن حضرت روایت شده: هرکه در یک شب از شبهاى رجب ده رکعت نماز بجاى آورد به این ترتیب که در هر رکعت سوره «حمد» و یک بار

«قل یا ایّها الکافرون»

و سه بار سوره توحید را بخواند حق تعالى هر گناهى که پیش از آن مرتکب شده بیامرزد. تا آخر حدیث.

هفتم :

علاّمه مجلسى در کتاب «زاد المعاد» فرموده: از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده: حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله فرمود: هرکه در هر شب و هر روز ماههاى رجب، شعبان و رمضان، هر یک از «حمد» و «ایة الکرسى» و

«قل یا ایّها الکافرون»

و

قل هو اللّه احد»

و

قل اعوذ بربّ الفلق»

و

«قل اعوذ بربّ النّاس»

را سه مرتبه قرائت کند و سه مرتبه بگوید:

سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ

منزّه است خدا و سپاس خداى را و معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگ تر از هرچیز است و جنبش و نیرویى جز به خدا نیست، خداى برتر و بزرگ

و سه مرتبه بگوید:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

خدایا درود فرست بر محمّد و خاندانش

و سه مرتبه:

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ

بار خدایا مردان و زنان مؤمن را ببخش و بیامرز

و چهار صد مرتبه :

أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ

از خدا آمرزش می جویم و به سوى او میپویم

خداى تعالى گناهانش را بیامرزد، هرچند به عدد قطره هاى باران و برگ درختان و کف روى آب دریاها باشد، تا آخر حدیث.

هشتم:

و نیز علاّمه مجلسى فرموده که در هر شب از شبهاى این ماه هزار مرتبه گفتن «لا اله الاّ اللّه» (معبودى جز خدا نیست) وارد شده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۵۸
حسین سبزعلی