ایمان به امام و حجت غایب یعنی حضرت مهدی عج در قرآن صفت متقین عنوان شده است
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَیِّدِ الانبیاء والمرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا أبی ألقاسِمِ مُحَمَّدٍ (صلوات)
و عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِین ألمَعصومین وَ لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعینِ مِنَ الان إلی قیامِ یَومِ الدّین».
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
دانم که نیم لایق دیدار جمالت
اما چه کنم با دل و با شوق وصالت
از صفحة دل خاطر تو محو نگردد
بیرون نرود از سَر من فکر و خیالت
بیچاره بُوَد آنکه به تو کار ندارد
هیهات از این غفلت و مستی و جهالت
تو باب خدا هستی و ما سائل این باب
در خونه رو باز کن یه مشت گدا در خونه ایستادهاند
تو باب خدا هستی و ما سائل این باب
ما را به تو داده است خداوند حواله
جهت شادی روح همه ی علما و مراجع
روح امام و دو فرزندش
شهدای انقلاب ، شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم همچنین ارواح رفتگان منتسب به این جمع
صلواتی بر محمد و آل محمد عنایت بفرمایید(صلوات)
شروع منبر
در تنگنای سختبِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
ابو هاشم می گوید:
یک وقت از نظر زندگی در تنگنای شدید قرار گرفتم. به حضور امام هادی رفتم، اجازه ورود داد. همین که در محضرش نشستم، فرمود:
ای ابو هاشم! کدام از نعمتها را که خداوند به تو عطا کرده می توانی شکرانه اش را به جای آوری؟ من سکوت کردم و ندانستم در جواب چه بگویم.
آن حضرت آغاز سخن کرد و فرمود:
خداوند ایمان را به تو مرحمت کرده به خاطر آن بدنت را بر آتش جهنم حرام کرد
و تو را عافیت و سلامتی داد و بدین وسیله تو را بر عبادت و بندگی یاری فرمود
و به تو قناعت بخشید که با این صفت آبرویت را حفظ نمود.
آنگاه فرمود:
ای ابوهاشم! من در آغاز این نعمتها را به یاد تو آوردم،
چون می دانستم به جهت تنگدستی از آن کسی که این همه نعمتها را به تو عنایت کرده به من شکایت کنی.
اینک دستور دادم صد دینار (طلا) به تو بدهند آن را بگیر و به زندگی ات سامان بده! شکر نعمتهای خدا را بجای آور!
(بحار الانوار ج ۵ ص ۲۹۰)
سرمایه ایمان به غیب
امام مهدی(ع) در قرآن
آیات مهدویت
بیش از یکصد و بیست آیه از آیات قرآن به مسئله مهدویت تفسیر شده است که در اینجا به برخى از آنها اشاره مىکنیم:
١. (الم، ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ، الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ و...) ) (بقره/1 ـ 3)
امام صادق(ع) ذیل این آیه فرمود: «متقیان، شیعیان على(ع) هستند و غیب، همان حجت غائب است.»
اکمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص 340
نکته اول :
پنج صفت متقین در قرآن
الم - ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین
(الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ).
( والذین یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالآخرة هم یوقنون)
و بدین ترتیب پنج ویژگى پرهیزکاران :
1-ایمان به غیب
2- اقامه نماز
3- انفاق از همه مواهب
4-ایمان به آنچه بر پیامبر صل الله علیه و آله و آنچه بر پیامبران پیشین علیهم السلام نازل شده است
5-و یقین به آخرت
نکته دوم:
جایگاه ایمان به غیب
بر اساس جمله آغازین این آیه، نخستین ویژگى پرهیزکاران ایمان به غیب است و حتی نماز بعد از آن ذکر شده است .
نکته سوم :
منظور از غیب و شهود
قرآن، هستى را به دو بخش تقسیم مى کند:
عالم غیب و عالم شهود
غیب
و شهود دو نقطه مقابل یکدیگرند، عالم شهود، عالم محسوسات است، و جهان غیب، ماوراء حس،
زیرا غیب در اصل، به معنى چیزى است که پوشیده و پنهان است و چون عالم ماوراء محسوسات از حس ما پوشیده است به آن غیب گفته مى شود.
نکته چهارم:
اهمیت ایمان به غیب
ایمان به غیب، درست نخستین نقطه اى است
که مؤمنان را از غیر آنها جدا مى سازد
و پیروان ادیان آسمانى را در برابر منکران خدا،
وحى و قیامت قرار مى دهد و به همین دلیل، نخستین ویژگى پرهیزکاران ایمان به غیب ذکر
شده است.
مؤمنان مرز جهان ماده را شکافته، خویش را از چهار دیوارى آن گذرانده اند، آنها با این دید وسیع با جهان فوق العاده بزرگترى ارتباط دارند در حالى که مخالفان آنها اصرار دارند انسان را همچون حیوانات در چهار دیوارى جهان ماده محدود کنند، و این سیر قهقرائى را تمدن و پیشرفت و ترقى نام مى نهند!
نکته پنجم :
متّقین به کلّ هستى ایمان دارند
ولى دیگران تنها آنچه را قبول مى کنند که برایشان محسوس باشد
حتّى توقّع دارند که خدا را با چشم ببینند و چون نمى بینند، به او ایمان نمى آورند. چنانکه برخى به حضرت موسى گفتند:
«لن نؤمن لک حتّى نَرى اللّه جهرة» بقره، 55
ما هرگز به تو ایمان نمى آوریم، مگر آنکه خداوند را آشکارا مشاهده کنیم.
این افراد درباره ى قیامت نیز مى گویند:
«ما هى الاّ حیاتنا الدنیا نموت و نحیا و ما یهلکنا الاّ الدّهر» جاثیه، 24
جز این دنیا که ما در آن زندگى مى کنیم، جهان دیگرى نیست، مى میریم و زنده مى شویم و این روزگار است که ما را از بین مى برد.
چنین افرادى هنوز از مدار حیوانات نگذشته اند و راه شناخت را منحصر به محسوسات مى دانند و مى خواهند همه چیز را از طریق حواسّ درک کنند.
حیوانات به دلیل نداشتن قدرت تعقل در جایگاه نازل تر از انسان هستند اما قرآن کریم می فرماید:
(اولئک کالانعام بل هم اضلّ)
برخی مردم مثل حیوانات هستند و بلکه پست تر
( به دلیل اینکه ابزار عقل دارند و استفاده نمی کنند برای درک هستی و موجودات غیر مادی و فرا حسیات
نکته ششم :
منظور از غیب در این آیه:
غیب به خداوند متعال، فرشتگان، معاد و حضرت مهدى علیه السلام اطلاق شده است.
٢. (وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ). ) ابراهیم/ 5
از امام باقر(ع) روایت است که فرمود:
«أَیَّامُ اللَّهِ ثَلَاثَةٌ یَوْمُ یَقُومُ الْقَائِمُ(ع) وَ یَوْمُ الْکَرَّةِ وَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ؛ )
روزهاى خدا سه تاست: روزى که قائم(ع) قیام خواهد کرد و روز رجعت و روز قیامت.»
الخصال، صدوق، ص 108 و معانى الأخبار، ص 365.
3. (وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا)؛ ) . اسراء/ 33.
«و هر آنکه مظلوم کشته شود پس البته که ما براى ولى او حکومت و تسلط دادیم. پس مبادا در کشتن اسراف کند که او منصور است.»
وقتى از امام صادق(ع) درباره این آیه سؤال شد، آن حضرت پاسخ داد:
«آن قائم آل محمد(ص) است که خروج مىکند و به انتقام خون حسین(ع) دشمنان را مىکشد. پس چنانچه اهل زمین را به قتل رساند مسرف نخواهد بود.» )
( کامل الزیارات، ص 63 و عیون اخبار الرضا، ص 151)
ای غایب از نظر به خدا میسپارمت
جانم بسوختی و به جان دوست دارمت
تا دامن کفــن نکشــم زیـر پای خاک
باور مکــن کــه دســت زدامـن بدارمت
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجــا هســت خدایــا به سلامـت دارش
دیوان و فالنامه حافظ شیرازی، ص98 و 261