منبرهای معنوی

مجموعه ای از منبر ها و مطالب سخنرانی تولید شده یا جمع آوری شده توسط حسین سبزعلی

منبرهای معنوی

مجموعه ای از منبر ها و مطالب سخنرانی تولید شده یا جمع آوری شده توسط حسین سبزعلی

  • خانه
  • درباره من
  • سرآغاز
  • تماس با من
منبرهای معنوی
وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿۳۳/فصلت﴾
و چه شخصی خوش گفتارتر از آن کس که به سوى خدا دعوت نماید و کار نیک انجام دهد و گوید من [در برابر خدا] از تسلیم‏ شدگانم (۳۳/فصلت)
************
حسین سبزعلی هستم
از محصلین مرکز تخصصی تبلیغ حوزه علمیه قم (تربیت راهنما)
امیدوارم توفیق خداوند متعال و اهل بیت شامل حال حقیر شده ، از خطباء ، سخنرانان و دعوت کنندگان به سوی خداوند متعال باشم.

دنبال کنندگان ۹ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
  • تیر ۱۳۹۸  (۱)
  • خرداد ۱۳۹۸  (۲)
  • اسفند ۱۳۹۷  (۴)
  • آذر ۱۳۹۷  (۱)
  • آبان ۱۳۹۷  (۸)
  • مهر ۱۳۹۷  (۸)
  • شهریور ۱۳۹۷  (۴۹)
  • تیر ۱۳۹۷  (۱)
  • خرداد ۱۳۹۷  (۷)
  • ارديبهشت ۱۳۹۷  (۴۰)
  • فروردين ۱۳۹۷  (۴۶)
  • اسفند ۱۳۹۶  (۴)
  • بهمن ۱۳۹۶  (۵)
  • دی ۱۳۹۶  (۴)
  • آذر ۱۳۹۶  (۴۴)
  • آبان ۱۳۹۶  (۹)
خلاصه آمار
آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۴/۱۲
    متن سخنرانی درباره حضرت معصومه سلام الله علیها
  • ۹۸/۰۳/۰۵
    بیش از 30 عامل بخشش و مغفرت الهی
  • ۹۸/۰۳/۰۵
    مغفرت در قرآن
  • ۹۷/۱۲/۰۷
    درسهای عبادی ، اقتصادی از زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها
  • ۹۷/۱۲/۰۷
    مدح میلاد حضرت زهرا
  • ۹۷/۱۲/۰۷
    متن سخنرانی مقام مادر جلسه اول
  • ۹۷/۱۲/۰۷
    مقام مادر ، میلاد حضرت زهرا
  • ۹۷/۰۹/۲۸
    اشاره به حکمت آفرینش چشم و بینی و پیشانی
  • ۹۷/۰۸/۲۷
    نگرش امیرالمومنین به علل و نتایج فقر
  • ۹۷/۰۸/۲۶
    چهل حدیث وحدت
پیوندها
  • ساخت وبلاگ جدید در blog.ir
  • نرم افزار مهاجرت به blog.ir
  • وبلاگ رسمی شرکت بیان
  • صندوق بیان
  • تارنمای فرهنگی المهدی (عج)
پیوندهای روزانه
  • پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
  • آخرین وبلاگ های به روز شده
  • زندگی به سبک بیان!
طبقه بندی موضوعی
  • منبر اخلاقی

     (۵۵)
    • منبر در مورد حسادت

       (۷)
    • منبر مال حلال و حرام

       (۶)
    • آثار انفاق

       (۴)
    • درسهای اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی قدس سره

       (۳۴)
  • منابر قرآنی

     (۸)
  • منبر کامل

     (۲۹)
  • مواد منبر

     (۲۲)
    • اشعار منبری

       (۴)
    • ضرب المثل های منبر

       (۱)
    • احکام منبر

       (۴)
    • داستان منبر

       (۴)
    • کلمات قصار منبر(جملات کوتاه و حکیمانه بزرگان و..)

       (۴)
  • لطیفه منبر

     (۲)
  • مطالب مفید قرآنی،روایی،علمی و... برای منبر

     (۱۸)
  • روضه منبر

     (۳۸)
    • روضه فاطمه سه ساله

       (۱)
    • روضه حضرت زینب س و زنان کربلا

       (۱)
    • روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام

       (۱)
  • منابر 14 معصوم

     (۷۷)
    • منبر حضرت محمد صل الله علیه و آله

       (۵)
    • متن منبر درباره امام علی علیه السلام

       (۴)
    • مطالب منبر درباره حضرت زهرا سلام الله علیها

       (۸)
    • امام حسین علیه السلام

       (۴۸)
      • متن سخنرانی محرم1397

         (۲۳)
      • متن روضه محرم 1397

         (۲۴)
    • متن منبر و روضه امام هادی علیه السلام

       (۲)
    • منبر امام مهدی عج

       (۴)
  • مولودی منبر

     (۱)
  • منبر شاد

     (۲)
  • خاطرات منبر

     (۱)
  • منبر نماز

     (۳)
  • منبر شهدا و راهیان نور

     (۲)
  • متن منبر مجالس ختم

     (۸)
  • منبر در مورد دعا

     (۲)
  • منبر ایام و مناسبت ها

     (۱)
  • منبر خانواده و تربیت

     (۱)
  • تمثیل

     (۱)
  • ماه های اسلامی و مناسبت ها

     (۴۵)
    • ماه رجب

       (۲)
    • ماه رمضان

       (۴۳)
  • بخش شبهات

     (۳)
  • منبر مجالس ختم ،مرگ ، قیامت ، معادو..

     (۵)
    • منبر درباره مرگ ، قبر و اموات

       (۳)
  • احادیث ، چهل حدیث ها

     (۲)
  • متن منبر درباره خداوند متعال

     (۳)
کلمات کلیدی

بیش از 30 عامل مغفرت خدا

عوامل مغفرت در قرآن و روایات

عوامل مغفرت الهی

عوامل مختلف مغفرت

عوامل مختلف بخشش گناهان

تقلید ممدوح

تقلید مذموم

آیا تقلید در احکام عقلانی است

حکم شرعی کوهنوردی مختلط

حکم شرعی اردوی مختلط

حکم شرعی اختلاط زن و مرد

حکم شرعی اختلاط دختر و پسر

گریه بر حسین علیه السلام گناهان بزرگ را از بین می برد

همسویی توبه و اشک بر حسین علیه السلام

شبهه شیعتنا العرب و العجم عدونا

زنان ایرانی را به اسارت بگیرید جمله امام حسین نیست

متن روضه شب تاسوعا

متن مجموعه روضه های شب های محرم

متن روضه های محرم

متن روضه شب های محرم از مداحان معروف

متن روضه ده شب محرم

سخنی از فیض کاشانی در مورد توبه

سخنی از امام خمینی ره در مورد توبه

خوشحالی خدا از توبه بنده

توبه کنندگان واقعی

شب قدر شبی برای امام علی علیه السلام و یازده فرزند اوست

به شب قدر ایمان بیاورید

شب قدر شبی برای اعتقاد راسخ به امام عصر عح

رابطه شب قدر و امامت

پیامبر صل الله علیه و آله : من انکر المهدی فقد کفر

پربیننده ترین مطالب
  • ۹۷/۰۶/۲۸
    متن شعر حسین جان ای آبروی دو عالم
  • ۹۷/۰۶/۱۴
    متن روضه امام سجاد _ شب دوازدهم محرم _ حاج حیدر خمسه
  • ۹۶/۰۹/۱۴
    متن مولودی 17 ربیع الاول
  • ۹۶/۱۱/۳۰
    اشعار مدح و شهادت حضرت زهرا (شاعر : غلامرضا سازگار)
  • ۹۷/۰۲/۲۰
    متن منبر روز اول ماه رمضان با موضوع قیام الهی به اضافه روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام
  • ۹۷/۰۶/۱۷
    متن روضه شب عاشورا _ حاج مهدی سلحشور
  • ۹۷/۰۱/۱۲
    فیش منبر امام علی از زبان امام علی علیه السلام
  • ۹۷/۰۶/۱۴
    سخنرانی سوزناک شب دوازدهم محرم ؛ مصیبت امام زین العابدین(ع)
  • ۹۷/۰۶/۱۷
    متن روضه شب هشتم محرم _ روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
  • ۹۷/۰۸/۱۶
    متن روضه پیامبر ص حجت الاسلام رفیعی
محبوب ترین مطالب
  • ۹۶/۱۱/۳۰
    اشعار مدح و شهادت حضرت زهرا (شاعر : غلامرضا سازگار)
  • ۹۸/۰۳/۰۵
    مغفرت در قرآن
  • ۹۶/۰۹/۱۹
    روضه حضرت علی اصغر علیه السلام
  • ۹۶/۰۹/۱۹
    حق الناس و مال حرام (منبع مطلب پایگاه تخصصی منبرها)
  • ۹۷/۰۲/۱۸
    متن منبر روز هفتم ماه رمضان با موضوع بهشت بی حساب و روضه حمله به خیمه ها
  • ۹۷/۰۱/۰۶
    درس یازدهم اخلاق ( سه جمله مکتوب بر در بهشت)
  • ۹۶/۰۹/۲۲
    غفلت ، ثروت اندوزی
  • ۹۷/۰۲/۲۰
    متن منبر روز نوزدهم ماه رمضان با موضوع حسنات مقبول به اضافه روضه حضرت زینب و قتلگاه
  • ۹۶/۰۸/۲۷
    متن روضه امام رضا علیه السلام
  • ۹۶/۰۹/۱۵
    آثار زیان بار حسادت(منبر حسد 3)
مطالب پربحث‌تر
  • ۹۶/۰۹/۱۹
    جواب استاد قرائتی به (بابا دلت پاک باشه)
  • ۹۷/۰۸/۲۶
    چهل حدیث وحدت
  • ۹۷/۰۹/۲۸
    اشاره به حکمت آفرینش چشم و بینی و پیشانی
  • ۹۸/۰۳/۰۵
    مغفرت در قرآن
  • ۹۶/۰۹/۰۵
    انواع شکیات نماز
  • ۹۶/۱۲/۰۸
    زیبایی انسان به چیست؟
  • ۹۶/۰۹/۱۸
    زیبایی گیسوان در شعر یا حجب و حیا در قرآن
  • ۹۶/۰۹/۰۶
    داستان ان شاالله
  • ۹۶/۰۹/۲۴
    خدا کند که بیایی
  • ۹۷/۰۲/۱۸
    متن منبر روز هفتم ماه رمضان با موضوع بهشت بی حساب و روضه حمله به خیمه ها
آخرین نظرات
  • ۵ خرداد ۹۸، ۱۵:۱۳ - پوریا قلعه
    سلام لایک شدین کد امنیتی رو واسه نظرات بردارین
  • ۳ دی ۹۷، ۱۳:۵۳ - حسین
    اگر گلی را دوست دارید آن را ...
  • ۲۶ آبان ۹۷، ۱۴:۲۹ - حسین
    سپاس عالی بود
  • ۹ اسفند ۹۶، ۰۰:۲۵ - masiha
    داشتن سیرت زیبا ارزوی همه ی ماست www.roustanews.com
  • ۲۰ بهمن ۹۶، ۱۱:۴۳ - محمد
    سلام . در نقل از دایره المعارف ...
  • ۲۴ آذر ۹۶، ۰۷:۳۸ - علی رضا
    علوم جدید و تکنولوژی، مختص سبک ...
  • ۱۹ آذر ۹۶، ۱۷:۵۷ - Niilgoon . Ta
    بنظرم اونا فقط تو زبون ایمان اوردن ...
  • ۱۹ آذر ۹۶، ۱۶:۰۲ - رضا
    آیا عدالت همان برابری است؟ عدالت ...
  • ۱۸ آذر ۹۶، ۱۸:۰۰ - Niilgoon . Ta
    وااقعن مقایسه ی عاالی بود!!!
  • ۶ آذر ۹۶، ۱۷:۴۳ - محمدباقر قنبری نصرآبادی
    حتی دوباره خواندنش هم لذت دارد.

۳ مطلب با موضوع «متن منبر درباره خداوند متعال» ثبت شده است

يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۱۸ ب.ظ

بیش از 30 عامل بخشش و مغفرت الهی

راههای مختلف از بین بردن گناهان و جلب محبت الهی چیست؟

  همان گونه که اعمال صالح و نیکوی انسان به واسطه برخی گناهان حبط و تباه می شود، بعضی از اعمال نیک نیز سبب تکفیر و از بین رفتن گناهان می گردد. در قرآن و روایات راهها و مصادیق فراوانی که موجب از بین رفتن گناه و آثار و عوارض آن، بلکه تبدیل سیئات به حسنات شده است. از مجموع آنها این مطلب به دست می آید که ایمان و عمل صالح و توبه و ترک گناهان کبیره، مطمئنترین راه از بین بردن گناهان گذشته و جلب محبّت الهی است. در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
2-1-ایمان و عمل صالح: قرآن کریم می فرماید: والّذین آمنوا و عملوا الصالحات لنکفّرنّ عنهم سیئاتهم؛ کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجامی می دهند، گناهان آنان را می بخشیم.
پس باید کوشید از طریق ازدیاد معرفت و شناخت خدا و آگاهی از نعمتهای مادی و معنوی او و انجام عمل صالح، ایمان را تقویت نمود.
3- توبه و انابه و بازگشت از گناهان سبب محو و از بین رفتن همه گناهان کبیره و صغیره می گردد.
آیات 68 و 69 سوره فرقان به مرتکبین برخی گناهان کبیره وعده عذاب مضاعف و خلود در جهنم داده، سپس فرموده است: مگر کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد که در این صورت خداوند (نه تنها) گناهان او را می بخشد (بلکه) سیئات و بدیهای اعمال آنها را به حسنات تبدیل می کند.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: لکلّ داء دواء و دواء الذّنوب الاستغفار؛ برای هر دردی، درمانی است. درمان بیماری گناهان توبه و استغفار است. از راه توبه است که می توان محبّت الهی را جلب نمود و محبوب حق تعالی گشت.
امام باقر(ع) فرمود: همانا خدای متعال از توبه بنده گناهکار خویش بسیار فرحناک و خشنود می گردد؛ خشنودتر از مردی که در شب تاری شتر و توشه خود را گم کند و سپس پیدا نماید. در حدیث قدسی آمده است: اگر آنان که از درگاه من روی برتافتند و به معصیت الوده گشتند، می دانستند چقدر مشتاق آنان هستم (و از بازگشت و توبه آنان خشنود می گردم)، از شدّت شوق و شعف، جان می سپردند.
4- ترک گناهان بزرگ، سبب از بین رفتن اثار گناهان کوچک شود: ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه، نکفّر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلاً کریماً؛ اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی می شوید، پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را می پوشانیم و شما را در جایگاه خوبی وارد می سازیم.
5- هر کار خوب و شایسته و هر فعلی که مصداق حسنه باشد، عاملی برای از بین رفتن سیئات و بدیها می باشد: انّ المحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکری للذاکریم؛ حسنات، سیئات و گناهان (و آثار آن) را برطرف می سازند. این مطلب تذکر و یادآوری است برای آن هایی که تذکر پذیرند.
حسنات، مطلق است و شامل همه عبادات و هر کار ارزشمندی که شرع آن راتأیید و تعیین کرده و به قصد تقرّب به خدا نجام گیرد، می شود.
امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: انّ اللَّه یکفّر بکل حسنةٍ سیئةً؛ با انجام دادن هر حسنه، خداوند، یک گناه و سیئه را می پوشاند و محو می سازد.
6- اقرار و اعتراف به گناه در پیشگاه حق تعالی: وقتی با خدای خود خلوت کردی و به دعا و مناجات مشغول شدی. گناهان و معصیتهای گذشته خود را به یاد آور و به زبان اعتراف و اقرار کن و از خدا عفو و مغفرت طلب نما. امام باقر(ع) فرمود: واللَّه ما ینجو من الذّنب ألاّ من أقربه؛ سوگند به خدا! جز آن که به گناه اقرار کند، نجات نیافت.
8-7- پیوسته با طهارت (وضو و غسل و...) بودن و اقامهها نمازهای پنجگانه با حضور قلب. سلمان فارسی می گوید: روزی با پیامبر اکرم(ص) زیر درختی نشسته بودیم. حضرت شاخههای خشک آن درخت را تکان داد، تمام برگهای آن فرو ریخت. سپس رو به من کرد و فرمود: سؤال نکردی چرا این کار را کردم. گفتم: شما بفرمایید، منظورتان چه بوده است.
فرمود: هنگامی که مسلمان وضو بگیرد (و مواظب باشد) خوب وضو بگیرد، سپس نمازهای پنجگانه را به جا آورد، گناهان او فرو می ریزد، همان گونه که برگهای این شاخه فرو ریخت. سپس آیه انّ الحسنات یذهبن السیئات را تلاوت کرد.
اساساً آیه مذکور به عنوان تعلیل و بیان سرّ و حکمت وجوب اقامه نماز در سوره هود بعد از امر به اقامه نماز بیان شده است، یعنی نماز به عنوان یکی از مصادیق بارز حسنات، آثار معصیت و تیره گی هایی را که در دل وجود دارد، از بین می برد.
9- خواندن نمازهای مستحبی و نافله مخصوصاً نماز شب.
امام صادق(ع) در ذیل تفسیر آیه 114 هود می فرماید: صلوة المؤمن باللیل تذهب بما عمل من ذنب النهار؛ نماز شب مؤمن، گناهان روز او را محو و نابود می سازد.
10- خضوع در عبادت و اشک ریختن در دعا و مناجات: شخصی از پیامبر اکرم(ص) پرسید: چه چیزی گناهان مرا بعد از توبه، نابود می کند؟ فرمود: اشک ریختن و خضوع در عبادت و دعا و مناجات و تحمّل بیماریها.
11- تحمل بیماری، گناهان را نابود می کند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: السقم یمحو الذنوب.
12- ناراحتیها، مصایب، مشکلات و همّ و غمها: پیامبر اکرم(ص) فرمود: ساعات المهموم، ساعات الکفّارات.
13- 14- طواف خانه خدا و خدمت به بندگان خدا و برآورده کردن و خواستههای مؤمنان.
امام ششم(ع) فرمود: هر کس هفت شوط خانه خدا را طواف کند، خداوند شش هزار حسنه برای او بنویسد و شش هزار گناه از او بزداید و شش هزار درجه مقامش را بالا ببرد. روا ساختن حاجت مؤمن از یک طوالف بلکه ده طواف خانه خدا بهتر است.

15- جهاد در راه خدا: مردی نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! من به جهاد خیلی علاقه دارم و با جهاد نشاط پیدا می کنم. حضرت فرمود: پس جهاد در راه خدا کنی، زیرا اگر کشته شوی، نمردهای بلکه زندهای و از سفره خاص خدا روزی می خوری و اگر در مسیر رفت و برگشت - در غیر میدان جنگ - بمیری، اجر و پاداش شما با خدا خواهد بود و اگر (به وطن و خانه ات) بازگشتی، از همه گناهان بازگشت می کنی و پاک میشوی، آن چنان که از مادر متولّد شوی.
16- صله ارحام: اسحاق بن عمار می گوید: من مکرر این جمله را از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: انّ صلة الرحم و البر لیهوّ نان الحساب و یعصمان من الذّنوب؛ صله رحم و احسان و نیکی، حساب را آسان می کند و از گناهان نگه می دارند.
17- خوش اخلاقی: امام صادق(ع) فرمود: همان گونه که گرمای خورشید یخ را آب می کند، خوش اخلاقی گناه را آب می کند.
18- راستگویی.
19- شکر نعمتهای خدا.
20- امانتداری و ادای امانت.
21- بر دیدار و ملاقات برادران دینی رفتن.
22- مصافحه کردن و دست دادن دو مؤمن با هم: امام باقر(ع) فرمود: وقتی دو مؤمن به هم رسیدند و با هم دست دادند، همواره گناهان آن دو می ریزد، چنان که برگ از درخت می ریزد و تا زمانی که از هم جدا نشدهاند، خداوند به آنان نظر رحمت دارد.
23- معانقه و در آغوش گرفتن مؤمن با نیت نزدیکی به خدا.
24- خدمت به پدر و مادر و مؤمنان کفاره گناهان کبیره است.
25- اطعام فقرا و دادن لباس به آنان.
26- کار زن در خانه شوهر و انجام هر کاری که از شئونات زن می باشد، مثل حاملگی، زایمان، شیردادن و... کفاره گناهان می باشد. در حدیث آمده است که اگر زنی حتی یک لیوان آب به دست شوهرش بدهد، خداوند شصت گناه او را می آمرزد و شهری در بهشت برای او آماده می کند.

27- کار مرد در خانه و کمک کردن به همسر در امور خانهداری کفاره گناهان بزرگ است.
28- مهمترین عاملی که سبب آمرزش گناهان می شود و محبّت الهی را همراه دارد، اطاعت همه جانبه و در تمامی امور اعم از عبادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حکومتی است، چنان که عدم اطاعت از خدا موجب کفر می گردد..
قل ان کنتم تحبّون اللَّه فاتبعونی یحببکم اللَّه و یغفر لکم ذنوبکم واللَّه غفور رحیم؛ بگو ای پیامبر! اگر خدا را دوست می دارید، مرا پیروی کنید، تا خدا شما را دوست داشته باشد و گناه شما را ببخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است.
29- صلوات بر محمد و آل محمد: امام رضا(ع) می فرماید: من لم یقدر علی ما یکفّر به ذنوبه فلیکثر من الصلوة علی محمّد و آله فانّها تهدم الذّنوب هدما؛ کسی که توانایی بر چیزی که موجب محو و آمرزش گناهان او شود ندارد، پس بسیار بر محمّد و آلش صلوات بفرستد، چرا که صلوات گناهان را نابود و ریشه کن میکند.
30- تلاوت قرآن: حضرت امام صادق(ع) فرمود: تلاوت هر آیهای از آیات قرآن ده حسنه دارد و ده سیئه و گناه را محو نماید. اگر این تلاوت در شب یا روزهای ماه مبارک رمضان باشد، اثر آن هزار برابر می گردد.
31- روزه: پیامبر اکرم(ص) فرمود: کسی که در ماه رمضان روزه می گیرد، در حالی که ایمان به خدا ارد و علاوه بر شکم، قلب و چشم و گوش و زبان او نیز در روزه باشد، خداوند روزهاش را قبول می کند و همه گناهان او را می آمرزد و می بخشد.
32- افطار دادن به روزه داران مؤمن: امام صادق(ع) فرمود: من فطر مؤمناً کان کفّارة لذنبه الی قابل؛ افطار دادن به مؤمن روزه دار کفاره گناهان است.

مواردی که بیان شد، همه از مصادیق حسنه و عمل صالح می باشد. بنابراین عواملی که باعث از بین رفتن گناهان و جلب محبّت الهی می شود، منحصر به موارد مذکور نیست، بلکه عواملی چون توسّل به ائمه(ع) و شفاعت آنان، محبّت به یتیم، صدقه و... نیز باعث تکفیر و از بین رفتن گناهان می گردد.


منبع : پاسخگو 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۱۸
حسین سبزعلی
يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۰۹ ب.ظ

مغفرت در قرآن

مغفرت در قرآن

      
 

بسم الله الرحمن الرحیم

انگیزه سازی

خداوند متعال در قرآن کریم، به دفعات از رحمت و مغفرت خویش نسبت به بندگانش سخن گفته است؛ مثل این آیه که می‌فرماید: «نَبِّئْ عِبادی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحیمُ[۱]؛ به بندگانم خبر ده که یقیناً من [نسبت به مؤمنان‏] بسیار آمرزنده و مهربانم.»

این مغفرت در ماه مبارک رمضان به اوج خود می‌رسد، چنانچه رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)می‌فرمایند:

شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ شَهْرٌ یُضَاعِفُ‏ اللَّهُ‏ فِیهِ‏ الْحَسَنَاتِ‏ وَ یَمْحُو فِیهِ‏ السَّیِّئَاتِ‏ وَ هُوَ شَهْرُ الْبَرَکَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هُوَ شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّة.[۲]

ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است که خداوند در آن حسنات را مى‏افزاید و گناهان را پاک مى‏کند و آن ماه برکت است و ماه بازگشت به سوی خداوند به وسیله توبه است و ماه بخشش و ماه آزاد شدن از آتش و رستگاری به وسیله رفتن به بهشت است.

درباره مغفرت الهی و توبه و بازگشت به سوی خداوند متعال، داستانی را از زمان پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل می‌نماییم:

ابن عباس می‌گوید:

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بین دو نفر مرد انصارى و ثقفى برادرى و اخوت برقرار کرد، و آن دو از یکدیگر جدا نمى‏شدند، تا آنکه جنگى پیش آمد. آن مرد ثقفى با پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) براى جنگ از مدینه خارج شد، مرد انصارى ماند تا مخارج اهل خود و آن مرد ثقفى را تأمین کند و وسائل زندگانى آنان را تهیه نماید.

روزى مرد انصارى به خانه دوست خود آمد. همسر او را دید که دارد خود را مى‏شوید و موهاى او بر صورتش ریخته بود. هواى نفس بر او غلبه کرد. اجازه نگرفته داخل خانه شد و به آن زن رسید. رفت تا او را ببوسد ولی زن دست خود را بر صورتش نهاد، مرد دست او را بوسید، بعد پشیمان شد و حیا کرد و برگشت.

زن گفت: سبحان اللّه، به امانتى که به تو سپرده شده بود، خیانت کردى و خداى را نافرمانى نمودى! حاجت تو برآورده نشد. انصارى گوید: من از کرده خود پشیمان شدم و از شدت پشیمانى و اندوه از مدینه خارج گردیدم و به کوه‏هاى مدینه پناه بردم و به توبه و انابه پرداختم، تا آن که مرد ثقفى از جنگ برگشت و به خانه آمد و همسرش، او را از جریان امر آگاه ساخت.

مرد ثقفی از خانه خارج شد تا او را پیدا کند. پس از جستجو در میان کوه‌ها، او را یافت در حالى که در سجود بوده و مى‏گفت: گناه من بس عظیم است، چون به برادر خود خیانت کردم. ثقفى به او گفت: فلانى برخیز تا خدمت رسول اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم) برویم و گناه خود را براى ایشان توضیح ده. شاید خداوند براى تو فرجى سازد و توبه تو را قبول کند. پس آن دو به سوى مدینه روان شدند و هنگام نماز عصر خدمت رسول اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدند. جبریل بر حضرت فرود آمد که خداوند توبه او را قبول کرده است و این آیه را بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خواند:

وَ الَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَ مَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یُصرُِّواْ عَلىَ‏ مَا فَعَلُواْ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ * أُوْلَئکَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْرِى مِن تحَْتِهَا الْأَنهَْارُ خَلِدِینَ فِیهَا وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِین.[۳]

و آنان که چون کار زشتى کنند، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد مى‏آورند و براى گناهانشان آمرزش مى‏خواهند و چه کسى جز خدا گناهان را مى‏آمرزد؟ و بر آنچه مرتکب شده‏اند، با آنکه مى‏دانند [که گناه است‏]، پافشارى نمى‏کنند. * آنان، پاداششان آمرزشى از جانب پروردگارشان، و بوستان‌هایى است که از زیر [درختان‏] آن جویبارها روان است. جاودانه در آن بمانند، و پاداش اهل عمل چه نیکوست.

یکی از اصحاب گفت: اى رسول خدا، این آیه مخصوص این مرد است یا عمومیت دارد و همه را در برمى‏گیرد؟ حضرت فرمود: عمومیت دارد و شامل همه می‌شود.[۴]

 

اقناع اندیشه

خداوند متعال بارها در قرآن کریم درباره مغفرت و بخشش بندگان سخن گفته است. کلمه «عفو» بنا به گفته راغب به معناى قصد است.[۵] البته این معنا، معناى جامعى است که از موارد استعمال آن به دست مى‏آید،- وقتى گفته مى‏شود: «عفاه» و یا«اعتفاه» یعنى قصد فلانى را کرد تا آنچه نزد او است بگیرد، و وقتى گفته مى‏شود: «عفت الریح الدار» معنایش این است که نسیم قصد خانه کرد و آثارش را از بین برد.

گویا اینکه در مورد کهنه شدن خانه مى‏گویند: «عفت الدار» عنایتى لطیف در آن دارند و کأنّه مى‏خواهند بگویند خانه قصد آثار خودش کرد، و زینت و زیبایى خودش را گرفت و از انظار ناظران پنهان ساخت و به این عنایت است که عفو را به خداى تعالى نسبت مى‏دهند، گویا خداى تعالى قصد بنده‏اش مى‏کند و گناهانى که در او سراغ دارد از او مى‏گیرد و او را بى‌گناه مى‏سازد.

از اینجا روشن مى‏شود که مغفرت (که عبارت از پوشاندن است) به حسب اعتبار متفرع و نتیجه عفو است، چون هر چیزى اول باید گرفته شود، بعد پنهان گردد. خداى تعالى هم اول گناه بنده‏اش را مى‏گیرد و بعد مى‏پوشاند و گناه گناه‏کار را نه در نزد خودش و نه در نزد دیگران برملا نمى‏کند. همچنان که فرمود: «وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا»[۶] و نیز فرمود: «وَ کانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً»[۷]

که اول عفو را ذکر مى‏کند، بعد مغفرت را و در تمام ده باری که عفو و غفران در آیات الهی با هم آمده‌اند، عفو بر غفران به همین صورت پیشی گرفته است.

البته باید متذکر شویم که معناى عفو و مغفرت، منحصر در آثار تشریعى و اخروى نیست، بلکه شامل آثار تکوینى و دنیایى نیز مى‏شود. به شهادت اینکه در قرآن کریم در همین موارد استعمال شده است. از آن جمله فرموده: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ» و این آیه به طور قطع شامل آثار و عواقب سوء دنیایى گناهان نیز هست.[۸]

خداوند متعال در قرآن کریم برای مغفرت عواملی را مطرح نموده است که به آن‌ها اشاره می‌نماییم:

۱.      ایمان

إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا لِیَغْفِرَ لَنا خَطایانا وَ ما أَکْرَهْتَنا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَیْرٌ وَ أَبْقی.[۹]

ما به پروردگارمان ایمان آوردیم، تا گناهان ما و آن سحرى که ما را بدان واداشتى بر ما ببخشاید، و خدا بهتر و پایدارتر است.

۲.      تقوا

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ.[۱۰]

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، اگر از خدا پروا دارید، براى شما [نیروى‏] تشخیص [حقّ از باطل‏] قرار مى‏دهد و گناهانتان را از شما مى‏زداید و شما را مى‏آمرزد و خدا داراى بخشش بزرگ است.

۳.      پیروى از انبیاء

قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ.[۱۱]

بگو: «اگر خدا را دوست دارید، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید، و خداوند آمرزنده مهربان است.»

۴.      عفو و گذشت از مردم

وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبى‏ وَ الْمَساکینَ وَ الْمُهاجِرینَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیم.[۱۲]

و سرمایه‏داران و فراخ‏دولتان شما نباید از دادنِ [مال‏] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند، و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است.

۵.      انفاق در راه خدا

إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یُضاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلیمٌ.[۱۳]

اگر خدا را وامى نیکو دهید، آن را براى شما دو چندان مى‏گرداند و بر شما مى‏بخشاید، و خدا سپاس‏پذیرِ بردبار است.

۶.      جهاد در راه خدا با جان و مال

تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تجَُاهِدُونَ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکمُ‏ْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَلِکمُ‏ْ خَیرٌْ لَّکمُ‏ْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ * یَغْفِرْ لَکمُ‏ْ ذُنُوبَکمُ‏ْ وَ یُدْخِلْکمُ‏ْ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتهَِا الْأَنهَْارُ وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فىِ جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَالِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیم.[۱۴]

به خدا و فرستاده او بگروید و در راه خدا با مال و جانتان جهاد کنید. این [گذشت و فداکارى‏] اگر بدانید، براى شما بهتر است * تا گناهانتان را بر شما ببخشاید، و شما را در باغ‌هایى که از زیر [درختان‏] آن جویبارها روان است و [در] سراهایى خوش، در بهشت‌هاى همیشگى درآورد. این [خود] کامیابى بزرگ است.

۷.      عبادت خداوند متعال

أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِیعُونِ * یَغْفِرْ لَکمُ مِّن ذُنُوبِکمُ‏ْ وَ یُؤَخِّرْکُمْ إِلىَ أَجَلٍ مُّسَمًّى  إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنتُمْ تَعْلَمُون.[۱۵]

خدا را بپرستید و از او پروا دارید و مرا فرمان برید * [تا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و [اجل‏] شما را تا وقتى معیّن به تأخیر اندازد. اگر بدانید، چون وقت مقرّر خدا برسد، تأخیر برنخواهد داشت.

۸.      پرهیز از گناهان کبیره

إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً.[۱۶]

اگر از گناهان بزرگى که از آن [ها] نهى شده‏اید دورى گزینید، بدی‌هاى شما را از شما مى‌زداییم، و شما را در جایگاهى ارجمند درمى‏آوریم.

۹.      دعا و استغفار و انابه

قالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسی‏ فَاغْفِرْ لی‏ فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.[۱۷]

موسی (علیه السلام) گفت: «پروردگارا، من بر خویشتن ستم کردم، مرا ببخش.» پس خدا از او درگذشت که وى آمرزنده مهربان است.

و نیز در آیه دیگری آمده است:

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعى‏ بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ.[۱۸]

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، به درگاه خدا توبه‏اى راستین کنید. امید است که پروردگارتان بدی‌هایتان را از شما بزداید و شما را به باغ‌هایى که از زیر [درختان‏] آن جویبارها روان است درآورد. در آن روز خدا پیامبر [خود] و کسانى را که با او ایمان آورده بودند خوار نمى‏گرداند. نورشان از پیشاپیش آنان، و سمت راستشان، روان است. آن‌گاه مى‏گویند: «پروردگارا، نور ما را براى ما کامل گردان و بر ما ببخشاى، که تو بر هر چیز توانایی.»

۱۰.  دعای اولیاء خدا برای انسان

قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کُنَّا خاطِئینَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبىّ‏ِ  إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم.[۱۹]

گفتند: «اى پدر، براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم.» * یعقوب (علیه السلام) گفت: «به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى‏خواهم، که او همانا آمرزنده مهربان است.»[۲۰]

در مقابل این عوامل، موانعی نیز برای غفران در قرآن کریم مطرح شده است.

۱.      شرک به خداوند

إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى‏ إِثْماً عَظیماً.[۲۱]

مسلّماً خدا، این را که به او شرک ورزیده شود نمى‏بخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مى‏بخشاید، و هر کس به خدا شرک ورزد، به یقین گناهى بزرگ بربافته است.

۲.      نفاق

ذَالِکَ بِأَنهَُّمْ ءَامَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْ فَطُبِعَ عَلىَ‏ قُلُوبهِِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُون *..... سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لهَُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لهَُمْ  إِنَّ اللَّهَ لَا یهَْدِى الْقَوْمَ الْفَاسِقِین.[۲۲]

این بدان سبب است که آنان ایمان آورده، سپس به انکار پرداخته‏اند و در نتیجه بر دل‌هایشان مهر زده شده و [دیگر] نمى‏فهمند.... براى آنان یکسان است، چه برایشان آمرزش بخواهى یا برایشان آمرزش نخواهى. خدا هرگز برایشان نخواهد بخشود. خدا فاسقان را راهنمایى نمى‏کند.

۳.      کفر

اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ. [۲۳]

چه براى آنان آمرزش بخواهى یا برایشان آمرزش نخواهى [یکسان است، حتّى‏] اگر هفتاد بار برایشان آمرزش طلب کنى هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزید، چرا که آنان به خدا و فرستاده‏اش کفر ورزیدند، و خدا گروه فاسقان را هدایت نمى‏کند.

البته این موانع تا قبل از توبه واقعی است، وگرنه همان‌طور که در آیاتِ عوامل مغفرت عرض شد، توبه واقعی باعث جلب غفران الهی می‌گردد، فلذا کفار و مشرکین هم موقعیت توبه و ایمان آوردن به خداوند متعال و پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را داشته‌ و دارند، چرا که قرآن می‌فرماید:

وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لایَعْلَمُونَ.[۲۴]

و اگر یکى از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود سپس او را به مکان امنش برسان، چرا که آنان قومى نادانند.

از مطالب مذکور می‌توان فهمید که خداوند متعال راه‌های فراوانی را برای غفران و بخشوده شدن انسان قرار داده است. گویا او منتظر است تا انسان‌ها به سویش بازگردند و مسیر بندگی و اطاعت او را در پیش گیرند و این ماه مبارک که ماه میهمانی خداوند است، یکی از بهترین زمان‌ها برای جلب رحمت و مغفرت الهی است، چرا که شیاطین در بند هستند و با انجام عباداتی مثل روزه و قرائت قرآن، شرایط بازگشت انسان به سوی پروردگار و انتخاب درست که همان مسیر بندگی است بیشتر و بهتر فراهم است. لذا با انجام هر چه بیشتر و بهتر عواملی که ذکر شد می‌توان به مغفرت الهی دست یافت.

 

رفتارسازی

یکی از عواملی که در روایات برای پذیرفته شدن توبه و قرار گرفتن در حیطه غفران الهی مطرح شده، دوستی و پذیرش ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و امامان بزرگوار (علیهم السلام) است، چنانچه در تاریخ نقل شده:

عبدالله بن عباس می‌گوید:

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در جمع اصحابشان در منا فرمود: «ای مسلمانان، این علی بن ابی طالب، سرور و مهتر عرب و بزرگترین وصّی پیامبران است. جایگاه او نزد من همانند جایگاه هارون نزد موسی است، و تنها فرق علی با او این است که هارون بعد از موسی پیامبر بود اما بعد از من پیامبری نمی‌آید. خداوند توبه هیچ کس را نمی‌پذیرد، مگر توبه کسی که دوستی و محبّت علی (علیه السلام) را در دل داشته باشد.»

آن‌گاه رسول خدا به حسان بن ثابت فرمود: «در این‌باره شعری بگو.»

و حسّان بن ثابت چنین سرود:

«لا تقبل التوبة من تائب *** اِلاّ بُحِبّ ابن اَبی طالِب»

«توبه‌ی هیچ توبه کننده‌ای جز با دوستی و محبت پسر ابوطالب پذیرفته نیست.»[۲۵]

در منابع روایی شیعه، درباره پذیرش توبه و مغفرت خداوند متعال، مطالب دیگری نیز مطرح شده که نشان می‌دهد آنچه را که قرآن به عنوان گناهان کبیره معرفی نموده و شرط بخشش گناهان صغیره را دوری از این کبائر اعلام می‌کند، تماماً گناهانی است که مربوط به اولیاء خدا و امامان معصوم (علیهم السلام) می‌باشد، چنانچه در روایتی نقل شده:

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بزرگ‌ترین گناهانِ بزرگ، هفت گناه است.

اول: شرک به خداوندِ باعظمت است.

دوم: کشتن کسی است که خداوند کشتنش را حرام کرده است مگر به حق. چنانچه قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتی‏ حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ[۲۶]؛ و انسانى را که خدا محترم شمرده جز به حق نکشید.»

سوم: خوردن اموال یتیمان.[۲۷]

چهارم: نافرمانی از والدین و عاقّ والدین شدن.[۲۸]

پنجم: تهمت زدن به زنان پاکدامن و عفیفه.[۲۹]

ششم: فرار از جهاد و مواجهه با دشمن.[۳۰]

هفتم: انکار آنچه که خداوند (عز و جل) نازل کرده است.[۳۱]

اما شرک به خدای بزرگ: پس همانا آنچه را که خداوند درباره ما نازل کرده است و آنچه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ما گفته است به شما رسیده است. پس بعضی کلام خدا و پیامبر را نپذیرفتند و رد کردند، پس شرک به خدا همین است.

اما کشتن نفس محرّمه، پس کشتن حسین (علیه السلام) و اصحاب او بود.

اما خوردن اموال یتیمان همین است که حقوق مالی را از روی ظلم ندادند و آن را بردند.

اما نافرمانی والدین پس همانا خداوند (عز و جل) در کتابش فرمود: «النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ[۳۲]؛ پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسرانش مادران ایشانند.» پس پیامبر پدر ایشان است ولی پیامبر را در مورد فرزندان و در مورد خویشان نزدیک پیامبر نافرمانی کردند.

اما تهمت ناروا به زنان مؤمنه زدن پس به فاطمه (سلام الله علیها) بر منبرهایشان تهمت ناروا زدند.

اما درباره فرار از جهاد: با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از روی خواست خودشان و بدون اجبار بیعت کردند، سپس از آن بیعت فرار کرده و علی (علیه السلام) را تنها گذاشتند.

و اما انکار آنچه خدا نازل کرده است: پس همانا حق ما را انکار کردند و این از چیزهایی است که هیچ‌کس نسبت به آن ناآگاه و بی اطلاع نیست.

و خداوند می‌فرماید:

إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیماً.[۳۳]

اگر از گناهان بزرگى که از آن [ها] نهى شده‏اید دورى گزینید، بدی‌هاى شما را از شما مى‌زداییم، و شما را در جایگاهى ارجمند درمى‏آوریم.[۳۴]

آری! کسی که در مذهب و مکتب اهل بیت عصمت (علیهم السلام) نباشد و مسیر زندگی او در مسیر امامان بزرگوار شیعه نباشد و در صراط ولایت قدم نگذارد، مغفرت الهی را از دست خواهد داد. فلذا غفران الهی زمانی شامل انسان می‌گردد که در کنار تلاش برای جلب غفران خداوند متعال، ولایت اهل‌بیت عصمت (علیهم السلام) را پذیرفته باشیم.

 

پرورش احساس

از آنچه گفتیم، واضح شد که مغفرت خداوند متعال، بسیار وسیع بوده و اگر از بزرگترین گناهان نیز توبه‌ی واقعی صورت پذیرد، امید به عفو و مغفرت خداوند هرگز قطع نمی‌گردد. اما نکته‌ای که قابل توجه می‌باشد آن است که در صورت تداوم گناهان، به مرور قلب افراد دچار بیماری شده و دیگر به سوی خداوند رو نکرده و حتی درخواست بخشش و مغفرت نیز نمی‌نمایند، بلکه تدریجاً نفاق در قلب‌هایشان جانشین ایمان گردیده و راه هرگونه بازگشت را بر خود می‌بندند. در این زمینه، حکایتی شنیدنی از صدر اسلام را خدمتتان نقل می‌کنیم:

بعد از غزوه بنى المصطلق[۳۵]، دو نفر از مسلمانان، یکى از طایفه انصار و دیگرى از مهاجران به هنگام گرفتن آب از چاه با هم اختلاف پیدا کردند. یکى قبیله انصار را به یارى خود طلبید، و دیگرى مهاجران را. یک نفر از مهاجران به یارى دوستش آمد و «عبد اللَّه بن اُبَى» که از سرکرده‏هاى معروف منافقان بود به یارى مرد انصارى شتافت و مشاجره لفظى شدیدى در میان آن دو درگرفت.

عبد اللَّه بن اُبى سخت خشمگین شد و در حالى که جمعى از قومش نزد او بودند گفت: ما این گروه مهاجران را پناه دادیم و کمک کردیم اما کار ما شبیه ضرب المثل معروفى است که مى‏گوید: سَمِّنْ‏ کلْبَک‏ یأْکُلْک‏! (سگت را فربه کن تا تو را بخورد!) و اللَّه لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ.[۳۶] «به خدا سوگند اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان، ذلیلان را بیرون خواهند کرد.» و منظورش از عزیزان، خود و اتباعش بود و از ذلیلان مهاجران.

سپس رو به اطرافیانش کرد و گفت: این نتیجه کارى است که شما به سر خودتان آوردید. این گروه را در شهر خود جاى دادید و اموالتان را با آن‌ها قسمت کردید. اگر باقیمانده غذاى خودتان را به مثل این مرد (اشاره به مرد مهاجرى که طرف دعوى بود) نمى‏دادید، بر گردن شما سوار نمى‏شدند، بلکه از سرزمین شما مى‏رفتند و به قبائل خود ملحق مى‏شدند!

در اینجا زید بن ارقم که در آن وقت جوانى نوخاسته بود، رو به عبد اللَّه بن اُبى کرد و گفت: به خدا سوگند ذلیل و قلیل تویى! و محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در عزت الهى و محبت مسلمین است و به خدا قسم من بعد از این تو را دوست ندارم. عبد اللَّه صدا زد: خاموش باش. تو باید بازى کنى اى کودک! زید بن ارقم خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و ماجرا را نقل کرد.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کسى را به سراغ عبد اللَّه فرستاد و فرمود: این چیست که براى من نقل کرده‏اند؟ عبد اللَّه گفت: به خدایى که کتاب آسمانى بر تو نازل کرده من چیزى نگفتم! و زید دروغ مى‏گوید.

جمعى از انصار که حاضر بودند عرض کردند: اى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)  عبد اللَّه بزرگ ما است. سخن کودکى از کودکان انصار را بر ضد او نپذیر. پیامبر عذر آن‌ها را پذیرفت. در این هنگام طائفه انصار، زید بن ارقم را ملامت کردند.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور حرکت داد. یکى از بزرگان انصار به نام اسید، خدمت ایشان آمد و عرض کرد: اى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)! در ساعت نامناسبى حرکت کردى! فرمود: بله! آیا نشنیدى رفیقتان عبد اللَّه چه گفت؟ او گفته است هر گاه به مدینه بازگردد، عزیزان، ذلیلان را خارج خواهند کرد.

اسید عرض کرد: تو اى رسول خدا! اگر اراده کنى او را بیرون خواهى راند. و اللَّه تو عزیزى و او ذلیل است، سپس عرض کرد: یا رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله و سلم)  با او مدارا کنید.

 سخنان عبد اللَّه بن اُبى به گوش فرزندش رسید. خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: شنیده‏ام مى‏خواهید پدرم را به قتل برسانید. اگر چنین است به خود من دستور دهید سرش را جدا کرده براى شما مى‏آورم! زیرا مردم مى‏دانند کسى نسبت به پدر و مادرش از من نیکوکارتر نیست. از این مى‏ترسم دیگرى او را به قتل برساند و من نتوانم بعد از آن به قاتل پدرم نگاه کنم و خداى ناکرده او را به قتل برسانم و مؤمنى را کشته باشم و به دوزخ بروم!

پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: مسأله کشتن پدرت مطرح نیست. مادامى که او با ما است با او مدارا و نیکى کن.

سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور داد تمام آن روز و تمام شب را لشکریان به راه ادامه دهند. فردا هنگامى که آفتاب برآمد دستور توقف داد. لشکریان به قدرى خسته شده بودند که همین که سر به زمین گذاشتند به خواب عمیقى فرو رفتند (و هدف پیغمبر این بود که مردم ماجراى دیروز و حرف عبد اللَّه ابى را فراموش کنند.)

سرانجام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد مدینه شد. زید بن ارقم مى‏گوید: من از شدت اندوه و شرم در خانه ماندم و بیرون نیامدم. در این هنگام، سوره منافقین نازل شد و زید را تصدیق و عبد اللَّه را تکذیب کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گوش زید را گرفت و فرمود: اى جوان! خداوند سخن تو را تصدیق کرد. همچنین آنچه را به گوش شنیده بودى و در قلب حفظ نموده بودى، خداوند آیاتى از قرآن را درباره آنچه تو گفته بودى نازل کرد.

در این هنگام «عبد اللَّه بن اُبى» نزدیک مدینه رسیده بود. وقتى خواست وارد شهر شود، پسرش آمد و راه را بر پدر بست و گفت: واى بر تو چه مى‏کنى؟ پسرش گفت: به خدا سوگند جز به اجازه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)نمى‏توانى وارد مدینه شوى و امروز می‌فهمى عزیز و ذلیل کیست؟!!

«عبد اللَّه» شکایت پسرش را خدمت رسول خدا فرستاد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  به پسرش پیغام داد که بگذار پدرت داخل شهر شود. فرزندش گفت: حالا که اجازه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد مانعى ندارد.

عبد اللَّه وارد شهر شد اما چند روزى بیشتر نگذشت که بیمار گشت و از دنیا رفت! (و شاید دق مرگ شد.)

نکته دیگر این است که هنگامى که این آیات نازل شد و دروغ عبد اللَّه ظاهر گشت، بعضى به او گفتند: آیات شدیدى درباره تو نازل شده. خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برو تا براى تو استغفار کند. عبد اللَّه سرش را تکان داد گفت: به من گفتید ایمان بیاور آوردم. گفتید: زکات بده دادم. چیزى باقى نمانده که بگوئید براى محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) سجده کن! و در اینجا آیه «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُون»[۳۷] نازل گردید.[۳۸]

 

مناجات

بساط عاشقی ما به پاست این شب‌ها

زمان آشتی باخداست این شب‌ها

گناهکار قدیمی دوباره برگشته

صدای زمزمه‌ها آشناست این شب‌ها

زمان بده به زمین خورده‌ای اله کریم

اگر مرا بزنی هم رواست این شب‌ها

خوشا به حال گدایی که چشم تر دارد

که گریه‌های سحر کیمیاست این شب‌ها

کنارسفره‌ی افطار، زیر لب گفتم

نگفته‌ای به خود، آقا کجاست این شب‌ها

قسم به خاک نشسته به چادر زهرا (س)

مرا ببخش، ببخشی رواست این شب‌ها



[۱] الحجر، آیه ۴۹

[۲] محمد بن علی بن بابویه، فضائل الأشهر الثلاثة، ص: ۹۵

[۳] آل عمران، آیات ۱۳۵ و ۱۳۶

[۴] محمد جعفر اسلامی، شأن نزول آیات، ص: ۱۳۸

[۵] حسین بن محمد راغب اصفهانى، مفردات الفاظ قرآن، ص۵۷۴.

[۶] البقره، آیه ۲۸۶

[۷] النساء، آیه ۹۹

[۸] سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۴، ص: ۵۱

[۹] طه، آیه ۷۳

[۱۰] الأنفال، آیه ۲۹

[۱۱] آل عمران، آیه ۳۱

[۱۲] النور، آیه ۲۲

[۱۳] التغابن، آیه ۱۷

[۱۴] الصف، آیات ۱۱و۱۲

[۱۵] نوح، آیات ۳و۴

[۱۶] النساء، آیه ۳۱

[۱۷] القصص، آیه ۱۶

[۱۸] التحریم، آیه ۸

[۱۹] یوسف، آیه ۹۷و۹۸

[۲۰] محسن قرائتی، تفسیر نور(۱۰جلدى)، ج‏۸، ص۲۱۱    

[۲۱] النساء آیه ۴۸

[۲۲] المنافقون، آیات ۳و۶

[۲۳] التوبه، آیه ۸۰

[۲۴] التوبه، آیه۶

[۲۵] عماد الدین أبی جعفر محمد بن أبی القاسم‏ طبرى آملى، بشارة المصطفى لشیعة المرتضى (ط - القدیمة)، ج‏۲، ص: ۱۴۷

[۲۶] الأنعام، آیه ۱۵۱

[۲۷] إِنَّ الَّذینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فی‏ بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعیراً (النساء، آیه ۱۰)

[۲۸] وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ وَ لَمْ یَکُنْ جَبَّاراً عَصِیًّا (مریم، آیه۱۴)

[۲۹] وَ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانینَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً وَ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ (النور، آیه ۴)

[۳۰] یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا لَقیتُمُ الَّذینَ کَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ (الأنفال، آیه ۱۵)

[۳۱] بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْیاً أَنْ یُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى‏ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى‏ غَضَبٍ وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ مُهینٌ (البقره، آیه ۹۰)

[۳۲] الأحزاب، آیه ۶

[۳۳] النساء، آیه ۳۱

[۳۴] محمد بن الحسن طوسی، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج‏۴، ص: ۱۴۹

[۳۵] جنگى که در سال ششم هجرت در سرزمین « قدید» واقع شد.

[۳۶] المنافقون، آیه ۸

[۳۷] المنافقون، آیه ۵

[۳۸] ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏۲۴، ص: ۱۵۶

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۰۹
حسین سبزعلی
سه شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۰۱ ب.ظ

عوامل لذت بخشی مناجات و عبادت


چه کار کنیم تا لذت مناجات را بچشیم؟
همراه با این آگاهی و عمل، آن لذّتی هم که به دنبالش می‌باشیم حاصل می‌شود. 
اما این که چگونه و چه‌طور و با چه وسیله‌ای فراهم می‌شود موضوع بحث ما است که توضیح می‌دهیم.

 

به گزارش سرویس دینی جام نیوز، همان طور که انسان دارای حواس ظاهری است، حواس باطنی هم دارد مثل چشم باطن، گوش باطن او لذت معنوی را با همین مذاق روحی و درونی‌اش درک می‌نماید.
لذت را چنین تعریف کرده اند: لذت حالتی است ادراکی که هنگام یافتن شیئی دلخواه، برای ما حاصل می‌شود به شرط این که آن شیئ را به عنوان مطلوب خود بشناسیم و نیز از یافتن آن آگاه و به آن توجه داشته باشیم.(1)

 


عبادت هم به معنی بندگی و پرستش می‌باشد که به گفتة خداوند متعال هدف خلقت جن و انس عبادت و بندگی است. ما خلقتُ الجن و الانسُ الّا لیعبدون(2).

 


درک لذت عبادت با آگاهی از عبد و بنده بودن ما نسبت به خدا می‌باشد همین آگاه بودیم که بنده و عبدیم و او مولا و همة اختیار عبد در دست اوست، بنابراین باید او را اطاعت کنیم. همراه با این آگاهی و عمل، آن لذّتی هم که به دنبالش می‌باشیم حاصل می‌شود. اما این که چگونه و چه‌طور و با چه وسیله‌ای فراهم می‌شود موضوع بحث ما است که توضیح می‌دهیم.

 

 

سلامتی روح و درک لذت: 

بارها شده است که بیمار می‌شویم و به خاطر همین امر از مزة غذاها و سایر لذات جسمی درک کاملی نداریم مثلاً به خوبی نمی‌توانیم بوها را تشخیص دهیم. مزه‌ها نامفهوم می‌شود و صداها را خوب نمی‌شنویم در مورد مسائل معنوی و عبادی هم چنین می باشد. موقعی که روح ما با مادیات، گناهان و امور غیر خدایی بیشتر انس گرفت، از درک واقعی عبادات هم، به همان مقدار غافل و محروم می‌شویم. شاید بعضی مواقع از سلامت روح برخوردار باشیم اما وجود نواقصی در شناخت و باورمان مانع از درک واقعی می‌شود. در این زمینه ما اصول مهم را در دو بخش بیان می‌کنیم.

 

 

اصول زیربنایی: 

مطلب مهم همان آگاهی به جایگاه خود و خدای خود می‌باشد. به عنوان مثال کسی می‌تواند طعم شاگردی را بچشد که واقعاً در خدمت یک استاد باشد و وظایف شاگردی را انجام دهد بداند که استاد صاحب تجربه و کمال است و شاگرد نیازمند به آنهاست. در عبادات هم به همین صورت است، ما باید نسبت به جایگاه خود شناخت بدست آوریم. باید نسبت به خدا، به خود و به جهان پیرامون خود آگاه باشیم. موقعی که سؤالهایی مثل از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟ جمله انا لله و انا الیه راجعون برای ما تفهیم شد آنگاه می بینیم که مسیر زیادی را پیموده ایم ولی این شناخت چگونه حاصل می شود؟

 

 

1. تفکر: 

با اندیشیدن در خود و نعمت های الهی و با تکرار و تلقین آن به نفس و ذکر اذکاری مبنی بر وجود دائمی خدا، قدرت و علم و احاطه و تسلط خدا بر ما، شناخت حاصل می شود. با مطالعه و سیر در آفاق و انفس (جهان بیرونی و جهان درونی) و طرح سؤالاتی در مورد چرایی و چگونگی، مثل قطره آبی که بر سطح سختی می چکد و بر آن نفوذ می کند، اندک اندک بر نفس ما اثر می گذارد و همین که شناختیم، با شوق و ذوق بیشتر به سوی معبود و محبوب قدم بر می داریم.

 

 

2. انجام واجبات و ترک گناهان: 

قبلاً از سلامت و صحت روح بحث شد. در این جا هم متذکر می شویم که برای درک واقعی لذت عبادات، باید ذائقة روح ما تغییر نکرده باشد و مأنوس با گناه نشده باشد چرا که خود همین، موجب عدم درک لذت واقعی می شود. با توبه و استغفار و انجام عمل صالح می توان به مرور زمان ذائقة روح را به سمت اصلی خود رهنمون سازیم.

 

 

3. یاد معاد و دوام ذکر خدا: 

در طول انجام عمل برای افزایش شناخت خود باید به مسألة ذکر و دوام بر آن هم توجه نماییم. در مدت شبانه روز که با یاد خدا شب و روز را سپری می کنیم، موجب می شود در عبادات خود هم حضور بیشتری داشته باشیم و لذت آن را درک نماییم. صحبت از حضور شد هرچه ما در محضر پروردگار عالم حضور بیشتری احساس کنیم، لذت بیشتری هم دارد و این سخن مکمل همان شناخت می باشد که بدانیم کجا هستیم و نقش ما در این عالم چیست؟

 


یاد معاد و مرگ هم در انقطاع و دل کندن از دنیا و هجرت به سوی خدا بسیار کار ساز است چرا که این یاد و ذکر متعلق آن مرگ و حساب و کتاب و پاداش و ... می باشد که با خصوصیات روح مجرد ما بیشتر سنخیت و موافقت دارد.

 

 

اصول فرعی: 

پس از آنکه موارد زیربنایی مهم تر را مورد توجه قرار دادیم یعنی با تفکر و مطالعه و ... آگاهی و شناخت خود را نسبت به خود و خدا بیشتر کردیم و با سوهان توبه دل و جان خود را صیقل دادیم تا آئینة تمام نمای خداوند شوند، در کنار آن ها رعایت موارد دیگری هم کار ساز خواهد بود.

 


1. دوستان و به طور کلّی محیط و ارتباطات ما در حالت های معنوی ما تأثیر بسزائی می گذارند. 

بنابراین در انتخاب و ارتباط با دوستان باید دقت کنیم. زیرا که معاشرت با گروهی، انسان را بالا یا پایین می کشاند.

 


2. اقبال و ادبار قلب. قلب انسان به طور دائم آمادگی برای هر کاری را ندارد. بنابراین موقعی که آمادگی روحی بیشتری دارید، می توانید از انجام واجبات به مستحبات - که خود پلی است برای ترقّی - بپردازید. ولی مواقعی که از آمادگی روحی زیادی برخوردار نیستید فقط به انجام واجبات بسنده کنید هرچند می توان گفت. یکی از دلایل آمادگی کم یا زیاد روح ما برای عبادت به کارهای روزمرة ما بستگی دارد ولی در این مسأله هم باید دقت کرد.

 


3. موعظه و تنبّه و مطالعة حالات عرفانی عرفا و بزرگان دین هم سهم به سزائی در بالا بردن درک لذت عبادات دارد. همین که می بیینیم عرفا چگونه با شروع عبادت از خود بیخود می شدند و پرواز روحانی داشتند و چه لذتی از زندگی می بردند، برای ما خوشایند خواهد بود و ما را به آن سمت می کشاند که موانع را برداریم و مانند آن ها عمل نماییم.

 


4. دعا و توسل برای رسیدن به چنین مقامی.

 

 

پایان: به توضیح دو نمونه از عشق ورزی و درک لذت عبادت می پردازیم:


1. وقتی محبت بالا گیرد نامش عشق است و نشانة آن تخلیة دل از غیر و اختصاص دادن آن به محبوب است. اهل ایمان، کمال محبت و دوستی را فقط به خدا اختصاص می دهند.(3) این جاست که هم آن ها خدا را دوست می دارند و هم خدا آن ها را دوست می دارد «یحِبًّهم و یحبونه».

 


دل عاشق و سالک خالی از محبت دنیا و آخرت است و غیر از رحمت یار، قلبش به غیر اختصاص ندارد.(4)

 


2. آن که آتش اشتیاق در دل او شعله ور شده باشد نه میلی به غذایش باشد و نه از آب خوشگوارتر لذتی برد ... . پس چون به میدان شوق قدم نهادی بر نفس خود و هر مرادی که از دنیا داری تکبیر بگو و هر چه را که دل به آن بسته ای واگذار.(5)

 


آری! با شناخت او و درک جایگاه خود محبت و عشق او در دل جای می گیرد و غیر از خدا همه را بیرون می کند و انقطاع حاصل می شود و شبانه روز فرد می شود او و یاد او و این است لذت واقعی.

 

 

 

 

پی نوشت ها:

1. مصباح یزدی، محمدتقی، خودشناسی برای خودسازی، قم، مؤسسة در راه حق، 1373، ص 35.
2. ذاریات:56.
3. ارفع، سیدکاظم، اخلاق در قرآن، تهران، فیض کاشانی، چاپ دوم، 1375، ص 24.
4. همان، ص 27 به بعد.
5. ملکی تبریزی، میرزا جواد آقا، رسالة لقاء الله، ترجمة سید احمد فهری، تهران، فیض کاشانی، چاپ هشتم، 1374، ص 36.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۰۱
حسین سبزعلی

    پربیننده ترین مطالب

  • متن شعر حسین جان ای آبروی دو عالم
  • متن روضه امام سجاد _ شب دوازدهم محرم _ حاج حیدر خمسه
  • متن مولودی 17 ربیع الاول
  • اشعار مدح و شهادت حضرت زهرا (شاعر : غلامرضا سازگار)
  • متن منبر روز اول ماه رمضان با موضوع قیام الهی به اضافه روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام
  • متن روضه شب عاشورا _ حاج مهدی سلحشور
  • فیش منبر امام علی از زبان امام علی علیه السلام
  • سخنرانی سوزناک شب دوازدهم محرم ؛ مصیبت امام زین العابدین(ع)
  • متن روضه شب هشتم محرم _ روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
  • متن روضه پیامبر ص حجت الاسلام رفیعی

    محبوب ترین مطالب

  • اشعار مدح و شهادت حضرت زهرا (شاعر : غلامرضا سازگار)
  • مغفرت در قرآن
  • روضه حضرت علی اصغر علیه السلام
  • حق الناس و مال حرام (منبع مطلب پایگاه تخصصی منبرها)
  • متن منبر روز هفتم ماه رمضان با موضوع بهشت بی حساب و روضه حمله به خیمه ها
  • درس یازدهم اخلاق ( سه جمله مکتوب بر در بهشت)
  • غفلت ، ثروت اندوزی
  • متن منبر روز نوزدهم ماه رمضان با موضوع حسنات مقبول به اضافه روضه حضرت زینب و قتلگاه
  • متن روضه امام رضا علیه السلام
  • آثار زیان بار حسادت(منبر حسد 3)

    آخرین مطالب

  • متن سخنرانی درباره حضرت معصومه سلام الله علیها
  • بیش از 30 عامل بخشش و مغفرت الهی
  • مغفرت در قرآن
  • درسهای عبادی ، اقتصادی از زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها
  • مدح میلاد حضرت زهرا
  • متن سخنرانی مقام مادر جلسه اول
  • مقام مادر ، میلاد حضرت زهرا
  • اشاره به حکمت آفرینش چشم و بینی و پیشانی
  • نگرش امیرالمومنین به علل و نتایج فقر
  • چهل حدیث وحدت
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم