منبرهای معنوی

مجموعه ای از منبر ها و مطالب سخنرانی تولید شده یا جمع آوری شده توسط حسین سبزعلی

منبرهای معنوی

مجموعه ای از منبر ها و مطالب سخنرانی تولید شده یا جمع آوری شده توسط حسین سبزعلی

  • خانه
  • درباره من
  • سرآغاز
  • تماس با من
منبرهای معنوی
وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿۳۳/فصلت﴾
و چه شخصی خوش گفتارتر از آن کس که به سوى خدا دعوت نماید و کار نیک انجام دهد و گوید من [در برابر خدا] از تسلیم‏ شدگانم (۳۳/فصلت)
************
حسین سبزعلی هستم
از محصلین مرکز تخصصی تبلیغ حوزه علمیه قم (تربیت راهنما)
امیدوارم توفیق خداوند متعال و اهل بیت شامل حال حقیر شده ، از خطباء ، سخنرانان و دعوت کنندگان به سوی خداوند متعال باشم.

دنبال کنندگان ۹ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
  • تیر ۱۳۹۸  (۱)
  • خرداد ۱۳۹۸  (۲)
  • اسفند ۱۳۹۷  (۴)
  • آذر ۱۳۹۷  (۱)
  • آبان ۱۳۹۷  (۸)
  • مهر ۱۳۹۷  (۸)
  • شهریور ۱۳۹۷  (۴۹)
  • تیر ۱۳۹۷  (۱)
  • خرداد ۱۳۹۷  (۷)
  • ارديبهشت ۱۳۹۷  (۴۰)
  • فروردين ۱۳۹۷  (۴۶)
  • اسفند ۱۳۹۶  (۴)
  • بهمن ۱۳۹۶  (۵)
  • دی ۱۳۹۶  (۴)
  • آذر ۱۳۹۶  (۴۴)
  • آبان ۱۳۹۶  (۹)
خلاصه آمار
آخرین مطالب
  • ۹۸/۰۴/۱۲
    متن سخنرانی درباره حضرت معصومه سلام الله علیها
  • ۹۸/۰۳/۰۵
    بیش از 30 عامل بخشش و مغفرت الهی
  • ۹۸/۰۳/۰۵
    مغفرت در قرآن
  • ۹۷/۱۲/۰۷
    درسهای عبادی ، اقتصادی از زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها
  • ۹۷/۱۲/۰۷
    مدح میلاد حضرت زهرا
  • ۹۷/۱۲/۰۷
    متن سخنرانی مقام مادر جلسه اول
  • ۹۷/۱۲/۰۷
    مقام مادر ، میلاد حضرت زهرا
  • ۹۷/۰۹/۲۸
    اشاره به حکمت آفرینش چشم و بینی و پیشانی
  • ۹۷/۰۸/۲۷
    نگرش امیرالمومنین به علل و نتایج فقر
  • ۹۷/۰۸/۲۶
    چهل حدیث وحدت
پیوندها
  • ساخت وبلاگ جدید در blog.ir
  • نرم افزار مهاجرت به blog.ir
  • وبلاگ رسمی شرکت بیان
  • صندوق بیان
  • تارنمای فرهنگی المهدی (عج)
پیوندهای روزانه
  • پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
  • آخرین وبلاگ های به روز شده
  • زندگی به سبک بیان!
طبقه بندی موضوعی
  • منبر اخلاقی

     (۵۵)
    • منبر در مورد حسادت

       (۷)
    • منبر مال حلال و حرام

       (۶)
    • آثار انفاق

       (۴)
    • درسهای اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی قدس سره

       (۳۴)
  • منابر قرآنی

     (۸)
  • منبر کامل

     (۲۹)
  • مواد منبر

     (۲۲)
    • اشعار منبری

       (۴)
    • ضرب المثل های منبر

       (۱)
    • احکام منبر

       (۴)
    • داستان منبر

       (۴)
    • کلمات قصار منبر(جملات کوتاه و حکیمانه بزرگان و..)

       (۴)
  • لطیفه منبر

     (۲)
  • مطالب مفید قرآنی،روایی،علمی و... برای منبر

     (۱۸)
  • روضه منبر

     (۳۸)
    • روضه فاطمه سه ساله

       (۱)
    • روضه حضرت زینب س و زنان کربلا

       (۱)
    • روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام

       (۱)
  • منابر 14 معصوم

     (۷۷)
    • منبر حضرت محمد صل الله علیه و آله

       (۵)
    • متن منبر درباره امام علی علیه السلام

       (۴)
    • مطالب منبر درباره حضرت زهرا سلام الله علیها

       (۸)
    • امام حسین علیه السلام

       (۴۸)
      • متن سخنرانی محرم1397

         (۲۳)
      • متن روضه محرم 1397

         (۲۴)
    • متن منبر و روضه امام هادی علیه السلام

       (۲)
    • منبر امام مهدی عج

       (۴)
  • مولودی منبر

     (۱)
  • منبر شاد

     (۲)
  • خاطرات منبر

     (۱)
  • منبر نماز

     (۳)
  • منبر شهدا و راهیان نور

     (۲)
  • متن منبر مجالس ختم

     (۸)
  • منبر در مورد دعا

     (۲)
  • منبر ایام و مناسبت ها

     (۱)
  • منبر خانواده و تربیت

     (۱)
  • تمثیل

     (۱)
  • ماه های اسلامی و مناسبت ها

     (۴۵)
    • ماه رجب

       (۲)
    • ماه رمضان

       (۴۳)
  • بخش شبهات

     (۳)
  • منبر مجالس ختم ،مرگ ، قیامت ، معادو..

     (۵)
    • منبر درباره مرگ ، قبر و اموات

       (۳)
  • احادیث ، چهل حدیث ها

     (۲)
  • متن منبر درباره خداوند متعال

     (۳)
کلمات کلیدی

بیش از 30 عامل مغفرت خدا

عوامل مغفرت در قرآن و روایات

عوامل مغفرت الهی

عوامل مختلف مغفرت

عوامل مختلف بخشش گناهان

تقلید ممدوح

تقلید مذموم

آیا تقلید در احکام عقلانی است

حکم شرعی کوهنوردی مختلط

حکم شرعی اردوی مختلط

حکم شرعی اختلاط زن و مرد

حکم شرعی اختلاط دختر و پسر

گریه بر حسین علیه السلام گناهان بزرگ را از بین می برد

همسویی توبه و اشک بر حسین علیه السلام

شبهه شیعتنا العرب و العجم عدونا

زنان ایرانی را به اسارت بگیرید جمله امام حسین نیست

متن روضه شب تاسوعا

متن مجموعه روضه های شب های محرم

متن روضه های محرم

متن روضه شب های محرم از مداحان معروف

متن روضه ده شب محرم

سخنی از فیض کاشانی در مورد توبه

سخنی از امام خمینی ره در مورد توبه

خوشحالی خدا از توبه بنده

توبه کنندگان واقعی

شب قدر شبی برای امام علی علیه السلام و یازده فرزند اوست

به شب قدر ایمان بیاورید

شب قدر شبی برای اعتقاد راسخ به امام عصر عح

رابطه شب قدر و امامت

پیامبر صل الله علیه و آله : من انکر المهدی فقد کفر

پربیننده ترین مطالب
  • ۹۷/۰۶/۲۸
    متن شعر حسین جان ای آبروی دو عالم
  • ۹۷/۰۶/۱۴
    متن روضه امام سجاد _ شب دوازدهم محرم _ حاج حیدر خمسه
  • ۹۶/۰۹/۱۴
    متن مولودی 17 ربیع الاول
  • ۹۶/۱۱/۳۰
    اشعار مدح و شهادت حضرت زهرا (شاعر : غلامرضا سازگار)
  • ۹۷/۰۲/۲۰
    متن منبر روز اول ماه رمضان با موضوع قیام الهی به اضافه روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام
  • ۹۷/۰۱/۱۲
    فیش منبر امام علی از زبان امام علی علیه السلام
  • ۹۷/۰۶/۱۷
    متن روضه شب عاشورا _ حاج مهدی سلحشور
  • ۹۷/۰۶/۱۴
    سخنرانی سوزناک شب دوازدهم محرم ؛ مصیبت امام زین العابدین(ع)
  • ۹۷/۰۶/۱۷
    متن روضه شب هشتم محرم _ روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
  • ۹۷/۰۸/۱۶
    متن روضه پیامبر ص حجت الاسلام رفیعی
محبوب ترین مطالب
  • ۹۶/۱۱/۳۰
    اشعار مدح و شهادت حضرت زهرا (شاعر : غلامرضا سازگار)
  • ۹۸/۰۳/۰۵
    مغفرت در قرآن
  • ۹۶/۰۹/۱۹
    روضه حضرت علی اصغر علیه السلام
  • ۹۶/۰۹/۱۹
    حق الناس و مال حرام (منبع مطلب پایگاه تخصصی منبرها)
  • ۹۷/۰۲/۱۸
    متن منبر روز هفتم ماه رمضان با موضوع بهشت بی حساب و روضه حمله به خیمه ها
  • ۹۷/۰۱/۰۶
    درس یازدهم اخلاق ( سه جمله مکتوب بر در بهشت)
  • ۹۶/۰۹/۲۲
    غفلت ، ثروت اندوزی
  • ۹۷/۰۲/۲۰
    متن منبر روز نوزدهم ماه رمضان با موضوع حسنات مقبول به اضافه روضه حضرت زینب و قتلگاه
  • ۹۶/۰۸/۲۷
    متن روضه امام رضا علیه السلام
  • ۹۶/۰۹/۱۵
    آثار زیان بار حسادت(منبر حسد 3)
مطالب پربحث‌تر
  • ۹۶/۰۹/۱۹
    جواب استاد قرائتی به (بابا دلت پاک باشه)
  • ۹۷/۰۸/۲۶
    چهل حدیث وحدت
  • ۹۷/۰۹/۲۸
    اشاره به حکمت آفرینش چشم و بینی و پیشانی
  • ۹۸/۰۳/۰۵
    مغفرت در قرآن
  • ۹۶/۰۹/۰۵
    انواع شکیات نماز
  • ۹۶/۱۲/۰۸
    زیبایی انسان به چیست؟
  • ۹۶/۰۹/۱۸
    زیبایی گیسوان در شعر یا حجب و حیا در قرآن
  • ۹۶/۰۹/۰۶
    داستان ان شاالله
  • ۹۶/۰۹/۲۴
    خدا کند که بیایی
  • ۹۷/۰۲/۱۸
    متن منبر روز هفتم ماه رمضان با موضوع بهشت بی حساب و روضه حمله به خیمه ها
آخرین نظرات
  • ۵ خرداد ۹۸، ۱۵:۱۳ - پوریا قلعه
    سلام لایک شدین کد امنیتی رو واسه نظرات بردارین
  • ۳ دی ۹۷، ۱۳:۵۳ - حسین
    اگر گلی را دوست دارید آن را ...
  • ۲۶ آبان ۹۷، ۱۴:۲۹ - حسین
    سپاس عالی بود
  • ۹ اسفند ۹۶، ۰۰:۲۵ - masiha
    داشتن سیرت زیبا ارزوی همه ی ماست www.roustanews.com
  • ۲۰ بهمن ۹۶، ۱۱:۴۳ - محمد
    سلام . در نقل از دایره المعارف ...
  • ۲۴ آذر ۹۶، ۰۷:۳۸ - علی رضا
    علوم جدید و تکنولوژی، مختص سبک ...
  • ۱۹ آذر ۹۶، ۱۷:۵۷ - Niilgoon . Ta
    بنظرم اونا فقط تو زبون ایمان اوردن ...
  • ۱۹ آذر ۹۶، ۱۶:۰۲ - رضا
    آیا عدالت همان برابری است؟ عدالت ...
  • ۱۸ آذر ۹۶، ۱۸:۰۰ - Niilgoon . Ta
    وااقعن مقایسه ی عاالی بود!!!
  • ۶ آذر ۹۶، ۱۷:۴۳ - محمدباقر قنبری نصرآبادی
    حتی دوباره خواندنش هم لذت دارد.

۵ مطلب با موضوع «منبر مجالس ختم ،مرگ ، قیامت ، معادو..» ثبت شده است

يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۱۸ ب.ظ

بیش از 30 عامل بخشش و مغفرت الهی

راههای مختلف از بین بردن گناهان و جلب محبت الهی چیست؟

  همان گونه که اعمال صالح و نیکوی انسان به واسطه برخی گناهان حبط و تباه می شود، بعضی از اعمال نیک نیز سبب تکفیر و از بین رفتن گناهان می گردد. در قرآن و روایات راهها و مصادیق فراوانی که موجب از بین رفتن گناه و آثار و عوارض آن، بلکه تبدیل سیئات به حسنات شده است. از مجموع آنها این مطلب به دست می آید که ایمان و عمل صالح و توبه و ترک گناهان کبیره، مطمئنترین راه از بین بردن گناهان گذشته و جلب محبّت الهی است. در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
2-1-ایمان و عمل صالح: قرآن کریم می فرماید: والّذین آمنوا و عملوا الصالحات لنکفّرنّ عنهم سیئاتهم؛ کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجامی می دهند، گناهان آنان را می بخشیم.
پس باید کوشید از طریق ازدیاد معرفت و شناخت خدا و آگاهی از نعمتهای مادی و معنوی او و انجام عمل صالح، ایمان را تقویت نمود.
3- توبه و انابه و بازگشت از گناهان سبب محو و از بین رفتن همه گناهان کبیره و صغیره می گردد.
آیات 68 و 69 سوره فرقان به مرتکبین برخی گناهان کبیره وعده عذاب مضاعف و خلود در جهنم داده، سپس فرموده است: مگر کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد که در این صورت خداوند (نه تنها) گناهان او را می بخشد (بلکه) سیئات و بدیهای اعمال آنها را به حسنات تبدیل می کند.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: لکلّ داء دواء و دواء الذّنوب الاستغفار؛ برای هر دردی، درمانی است. درمان بیماری گناهان توبه و استغفار است. از راه توبه است که می توان محبّت الهی را جلب نمود و محبوب حق تعالی گشت.
امام باقر(ع) فرمود: همانا خدای متعال از توبه بنده گناهکار خویش بسیار فرحناک و خشنود می گردد؛ خشنودتر از مردی که در شب تاری شتر و توشه خود را گم کند و سپس پیدا نماید. در حدیث قدسی آمده است: اگر آنان که از درگاه من روی برتافتند و به معصیت الوده گشتند، می دانستند چقدر مشتاق آنان هستم (و از بازگشت و توبه آنان خشنود می گردم)، از شدّت شوق و شعف، جان می سپردند.
4- ترک گناهان بزرگ، سبب از بین رفتن اثار گناهان کوچک شود: ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه، نکفّر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلاً کریماً؛ اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی می شوید، پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را می پوشانیم و شما را در جایگاه خوبی وارد می سازیم.
5- هر کار خوب و شایسته و هر فعلی که مصداق حسنه باشد، عاملی برای از بین رفتن سیئات و بدیها می باشد: انّ المحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکری للذاکریم؛ حسنات، سیئات و گناهان (و آثار آن) را برطرف می سازند. این مطلب تذکر و یادآوری است برای آن هایی که تذکر پذیرند.
حسنات، مطلق است و شامل همه عبادات و هر کار ارزشمندی که شرع آن راتأیید و تعیین کرده و به قصد تقرّب به خدا نجام گیرد، می شود.
امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: انّ اللَّه یکفّر بکل حسنةٍ سیئةً؛ با انجام دادن هر حسنه، خداوند، یک گناه و سیئه را می پوشاند و محو می سازد.
6- اقرار و اعتراف به گناه در پیشگاه حق تعالی: وقتی با خدای خود خلوت کردی و به دعا و مناجات مشغول شدی. گناهان و معصیتهای گذشته خود را به یاد آور و به زبان اعتراف و اقرار کن و از خدا عفو و مغفرت طلب نما. امام باقر(ع) فرمود: واللَّه ما ینجو من الذّنب ألاّ من أقربه؛ سوگند به خدا! جز آن که به گناه اقرار کند، نجات نیافت.
8-7- پیوسته با طهارت (وضو و غسل و...) بودن و اقامهها نمازهای پنجگانه با حضور قلب. سلمان فارسی می گوید: روزی با پیامبر اکرم(ص) زیر درختی نشسته بودیم. حضرت شاخههای خشک آن درخت را تکان داد، تمام برگهای آن فرو ریخت. سپس رو به من کرد و فرمود: سؤال نکردی چرا این کار را کردم. گفتم: شما بفرمایید، منظورتان چه بوده است.
فرمود: هنگامی که مسلمان وضو بگیرد (و مواظب باشد) خوب وضو بگیرد، سپس نمازهای پنجگانه را به جا آورد، گناهان او فرو می ریزد، همان گونه که برگهای این شاخه فرو ریخت. سپس آیه انّ الحسنات یذهبن السیئات را تلاوت کرد.
اساساً آیه مذکور به عنوان تعلیل و بیان سرّ و حکمت وجوب اقامه نماز در سوره هود بعد از امر به اقامه نماز بیان شده است، یعنی نماز به عنوان یکی از مصادیق بارز حسنات، آثار معصیت و تیره گی هایی را که در دل وجود دارد، از بین می برد.
9- خواندن نمازهای مستحبی و نافله مخصوصاً نماز شب.
امام صادق(ع) در ذیل تفسیر آیه 114 هود می فرماید: صلوة المؤمن باللیل تذهب بما عمل من ذنب النهار؛ نماز شب مؤمن، گناهان روز او را محو و نابود می سازد.
10- خضوع در عبادت و اشک ریختن در دعا و مناجات: شخصی از پیامبر اکرم(ص) پرسید: چه چیزی گناهان مرا بعد از توبه، نابود می کند؟ فرمود: اشک ریختن و خضوع در عبادت و دعا و مناجات و تحمّل بیماریها.
11- تحمل بیماری، گناهان را نابود می کند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: السقم یمحو الذنوب.
12- ناراحتیها، مصایب، مشکلات و همّ و غمها: پیامبر اکرم(ص) فرمود: ساعات المهموم، ساعات الکفّارات.
13- 14- طواف خانه خدا و خدمت به بندگان خدا و برآورده کردن و خواستههای مؤمنان.
امام ششم(ع) فرمود: هر کس هفت شوط خانه خدا را طواف کند، خداوند شش هزار حسنه برای او بنویسد و شش هزار گناه از او بزداید و شش هزار درجه مقامش را بالا ببرد. روا ساختن حاجت مؤمن از یک طوالف بلکه ده طواف خانه خدا بهتر است.

15- جهاد در راه خدا: مردی نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! من به جهاد خیلی علاقه دارم و با جهاد نشاط پیدا می کنم. حضرت فرمود: پس جهاد در راه خدا کنی، زیرا اگر کشته شوی، نمردهای بلکه زندهای و از سفره خاص خدا روزی می خوری و اگر در مسیر رفت و برگشت - در غیر میدان جنگ - بمیری، اجر و پاداش شما با خدا خواهد بود و اگر (به وطن و خانه ات) بازگشتی، از همه گناهان بازگشت می کنی و پاک میشوی، آن چنان که از مادر متولّد شوی.
16- صله ارحام: اسحاق بن عمار می گوید: من مکرر این جمله را از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: انّ صلة الرحم و البر لیهوّ نان الحساب و یعصمان من الذّنوب؛ صله رحم و احسان و نیکی، حساب را آسان می کند و از گناهان نگه می دارند.
17- خوش اخلاقی: امام صادق(ع) فرمود: همان گونه که گرمای خورشید یخ را آب می کند، خوش اخلاقی گناه را آب می کند.
18- راستگویی.
19- شکر نعمتهای خدا.
20- امانتداری و ادای امانت.
21- بر دیدار و ملاقات برادران دینی رفتن.
22- مصافحه کردن و دست دادن دو مؤمن با هم: امام باقر(ع) فرمود: وقتی دو مؤمن به هم رسیدند و با هم دست دادند، همواره گناهان آن دو می ریزد، چنان که برگ از درخت می ریزد و تا زمانی که از هم جدا نشدهاند، خداوند به آنان نظر رحمت دارد.
23- معانقه و در آغوش گرفتن مؤمن با نیت نزدیکی به خدا.
24- خدمت به پدر و مادر و مؤمنان کفاره گناهان کبیره است.
25- اطعام فقرا و دادن لباس به آنان.
26- کار زن در خانه شوهر و انجام هر کاری که از شئونات زن می باشد، مثل حاملگی، زایمان، شیردادن و... کفاره گناهان می باشد. در حدیث آمده است که اگر زنی حتی یک لیوان آب به دست شوهرش بدهد، خداوند شصت گناه او را می آمرزد و شهری در بهشت برای او آماده می کند.

27- کار مرد در خانه و کمک کردن به همسر در امور خانهداری کفاره گناهان بزرگ است.
28- مهمترین عاملی که سبب آمرزش گناهان می شود و محبّت الهی را همراه دارد، اطاعت همه جانبه و در تمامی امور اعم از عبادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حکومتی است، چنان که عدم اطاعت از خدا موجب کفر می گردد..
قل ان کنتم تحبّون اللَّه فاتبعونی یحببکم اللَّه و یغفر لکم ذنوبکم واللَّه غفور رحیم؛ بگو ای پیامبر! اگر خدا را دوست می دارید، مرا پیروی کنید، تا خدا شما را دوست داشته باشد و گناه شما را ببخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است.
29- صلوات بر محمد و آل محمد: امام رضا(ع) می فرماید: من لم یقدر علی ما یکفّر به ذنوبه فلیکثر من الصلوة علی محمّد و آله فانّها تهدم الذّنوب هدما؛ کسی که توانایی بر چیزی که موجب محو و آمرزش گناهان او شود ندارد، پس بسیار بر محمّد و آلش صلوات بفرستد، چرا که صلوات گناهان را نابود و ریشه کن میکند.
30- تلاوت قرآن: حضرت امام صادق(ع) فرمود: تلاوت هر آیهای از آیات قرآن ده حسنه دارد و ده سیئه و گناه را محو نماید. اگر این تلاوت در شب یا روزهای ماه مبارک رمضان باشد، اثر آن هزار برابر می گردد.
31- روزه: پیامبر اکرم(ص) فرمود: کسی که در ماه رمضان روزه می گیرد، در حالی که ایمان به خدا ارد و علاوه بر شکم، قلب و چشم و گوش و زبان او نیز در روزه باشد، خداوند روزهاش را قبول می کند و همه گناهان او را می آمرزد و می بخشد.
32- افطار دادن به روزه داران مؤمن: امام صادق(ع) فرمود: من فطر مؤمناً کان کفّارة لذنبه الی قابل؛ افطار دادن به مؤمن روزه دار کفاره گناهان است.

مواردی که بیان شد، همه از مصادیق حسنه و عمل صالح می باشد. بنابراین عواملی که باعث از بین رفتن گناهان و جلب محبّت الهی می شود، منحصر به موارد مذکور نیست، بلکه عواملی چون توسّل به ائمه(ع) و شفاعت آنان، محبّت به یتیم، صدقه و... نیز باعث تکفیر و از بین رفتن گناهان می گردد.


منبع : پاسخگو 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۱۸
حسین سبزعلی
دوشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۱۰ ب.ظ

چه کسانی شهید محسوب می شوند؟

خلاصه پرسش
شهید به چه کسی می گویند؟ آیا کشته های دیگر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی شهید محسوب می شوند؟
پرسش
شهید به چه کسی می گویند؟ آیا مردم نظامی و غیر نظامی عراق، ژاپن، آمریکا و ایران و ... که برای دفاع در جنگ کشته شدند شهید محسوب می شوند؟ تفاوت شهدای جنگ ایران با شهدای صدر اسلام چیست؟
پاسخ اجمالی

شهید به معنای گواه و حاضر بوده و درجات مختلفی دارد. 

بدین ترتیب که خداوند، پیامبران، ملائکه، افرادی که در راه خدا کشته شده­ اند و نیز تمام مؤمنان، در سلسله مراتب درجات شهادت قرار دارند. 


البته واژه مقدس "شهید" را نمی­توان برای تمام اشخاصی که بدون انگیزه الاهی و تنها برای دفاع از کشور خود و یا حتی ناخواسته و بی­دلیل کشته شده­اند، بکار برد. 


معیار تفاوت و درجه­بندی شهدا نیز، تنها زمان شهادت آنان نیست، بلکه عوامل مهم­تری؛ مانند بصیرت، خلوص نیت، میزان فداکاری، تحمل مشکلات و ... می­تواند در این امر تأثیر گذار باشد که بر این اساس، خداوند هر شهیدی را صرف نظر از زمان شهادت به پاداش مناسب خود خواهد رساند.

پاسخ تفصیلی

پرسش شما در سه قسمت عمده قابل پاسخ گویی است:

1. واژه شهید در لغت و فرهنگ اسلامی به چه معنا است؟

2. در آموزه های اسلامی به کدام دسته از کشته­شدگان، شهید گفته می­شود و آیا اساساً هر فرد بی گناهی که کشته شود، شهید است؟

3. آیا مقام و منزلت شهدا با هم متفاوت است و معیار این تفاوت چیست؟


اکنون به همین ترتیب نیز به بررسی و پاسخ آنها می­پردازیم:

1. در مورد قسمت اول، باید بیان داشت که واژه "شهید" از ریشه "شهد" استخراج شده و معانی مختلفی برای آن در نظر گرفته شده است؛ مانند "گواه"، "حاضر"، "شخصی که چیزی از دایره دانش او خارج نیست" و ... [1] .

بدیهی است که تنها خداوند است که می­تواند در مرحله اول و بالذات، دارای چنین خصوصیتی باشد و به همین دلیل است که "شهید" در آیات بسیاری از قرآن، به عنوان صفتی از صفات الاهی بیان شده است. [2]


البته در مراحل بعدی، پیامبران، [3] ملائکه،[4] و حتی گواهانی که اکنون از آنان به عنوان شاهد نام برده می­شود، [5] نیز مشمول عنوان "شهید" قرار گرفته­ اند. بر این اساس می­توان نتیجه گرفت که شهید هر شخصی است که آگاهی بیشتری نسبت به دیگران دارد و این عنوان را برای افراد بسیاری می­توان استفاده نمود که صد البته درجات آن متفاوت است؛ مانند واژه "نور" که در درجات مختلف، هم قابل استفاده برای ذات مقدس خداوند است [6]و هم می­توان آن را در ماه و خورشید و ... بکار گرفت، [7] حتی استعمال آن برای پرتو اندکی از شمع نیز دروغ و کذب نخواهد بود، اما این کجا و آن کجا!


استفاده از واژه شهید نیز به همین ترتیب قابل ارزیابی است.

بیان این مطلب نیز خالی از لطف نیست که با مطالعه 160 مشتقی که از ریشه لغوی "شهد" در قرآن وجود دارد، موردی را نمی­ یابیم که از آن، صریحاً برای مجاهدانی استفاده شده باشد که در راه خدا کشته شده ­اند، و از چنین افرادی در قرآن، با عناوین مختلفی یاد شده است که معمولاً از ریشه "قتل" است. [8]

البته در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) و بعد از آن، عنوان "شهید" برای افرادی که در راه خدا کشته می­ شدند، بسیار استفاده می شده و تقریباً این واژه به نوعی، انصراف به چنین افرادی داشت، به گونه ­ای که اگر به عنوان نمونه، در روایتی چنین بیان شده باشد که فاطمه زهرا (س) هر صبح شنبه به زیارت قبور شهدا می­ شتافت و بر سر قبر عمویش حمزه برای آنان طلب آمرزش می ­نمود، [9] بدون تردید مراد از شهدا در این روایت، همان افرادی هستند که در راه خدا کشته شدند. با این وجود، هر چند مسلماً این افراد از مقام بالاتری نسبت به سایر مسلمانان برخوردار بوده ­اند و به همین دلیل نیز احکام خاصی؛ مانند لازم نداشتن غسل و کفن برای این دسته از شهدا مقرر شده، 


اما نمی­توان عنوان "شهید" را منحصر در آنها دانست. روایاتی نیز شاهد بر این مدعا است که به دو نمونه از آنها اشاره می­ کنیم:

روایت اول:

 پیامبر اکرم (ص) فرمودند: 

هر فرد با ایمانی از امت من، صدیق و شهید است، البته خداوند، به برخی افرادی که با شمشیر کشته شده­ اند، نظر خاص و ویژه­ای دارد. سپس ایشان برای تأیید سخنانشان، آیه 19 سوره حدید را قرائت فرمودند به این بیان که آنانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند، نزد خداوند، صدیق و شهید محسوب می­شوند. [10]

روایت دوم:

 روزی نزد امام سجاد (ع) سخن از شهید و شهادت به میان آمد و افراد مختلف، آنچه را از مصادیق "شهید" شنیده بودند، در آن جمع مطرح نمودند.

یکی گفت که هر شخصی بر اثر بیماری گوارشی بمیرد نیز شهید است، 

دیگری گفت که هر انسانی که طعمه درنده­ای شود، شهید است و ... .

فردی از این میان برخاست و گفت: به نظر من، تنها فردی شهید به شمار می­ آید که در راه خدا کشته شود و بس! امام چهارم (ع) در پاسخ به این فرد بیان فرمودند که با این فرض، تعداد شهدا بسیار اندک خواهد بود. سپس همان آیه فوق را تلاوت نموده و بیان داشتند که ما و شیعیانمان از مصادیق این آیه هستیم (و در نتیجه، همه از شهدا شمرده می­شویم!). [11]

خلاصه پاسخ قسمت اول آن که هر چند، استعمال واژه "شهید" به نوعی کشتگان در راه خدا را به یاد می ­آورد و به همین دلیل نیز، احکامی که در فقه برای شهید در نظر گرفته شده، ناظر به همین گروه است، اما الزاماً انحصاری به آنان نداشته و می­توان برای گروه ­های دیگری که در روایات به آنها اشاره شده و نیز تمام افراد با ایمان، این عنوان را اطلاق نمود و درجاتی از ثواب کشتگان در راه خدا را نیز برایشان در نظر گرفت.


2. بخش دوم پرسش شما در ارتباط با افرادی است که به هر دلیل کشته شده­اند، کدامشان را می­توان شهید نامید؟ در این زمینه باید بیان نمود؛ افرادی که کشته می­شوند، دارای خصوصیات و انگیزه ­های متفاوتی هستند و در هر مورد باید جداگانه قضاوت نمود که به برخی از آنها اشاره می­نماییم:


2-1. فرد با ایمانی که تنها جهت کسب رضایت خداوند و بدون هیچ چشم داشت مادی، با دشمنان جهاد نموده و در این راه کشته شده باشد، که در شهید بودن او شکی نیست، بلکه از بالاترین مقام های شهادت برخوردار است و نزد خدایش روزی می­خورد. [12]


2-2. فرد با ایمانی که جهت دفاع از منافع برحق خود؛ مانند جان و مال و آبرو در برابر افراد ستمگری چون دزدان و راهزنان به مقاومت برخاسته و کشته شده که او را نیز می­توان در درجه پایین­تری از شهدا جای داد، [13] هرچند توصیه شده که شخص مؤمن، برای مقدار اندکی از مال، جان خود را به خطر نیندازد. [14]


2-3. اگر فردی در سپاه مسلمانان بوده، ولی با انگیزه ­های غیر الاهی؛ مانند خودنمایی یا وطن پرستی و ... به جنگ با آنان بپردازد و در این راه نیز کشته شود، چنین شخصی نه تنها شهید به شمار نمی­آید، بلکه شاید دچار عذاب الاهی نیز شود![15]


2-4. اشخاصی که در سپاه کافران و بر ضد مسلمانان می­جنگند و کشته می­شوند که در دوزخی بودن آنان جای هیچ شک و شبهه ای نیست.


2-5. گروه بسیاری از افراد نیز وجود دارند که کشته­ شدن آنان با مرگ طبیعی متفاوت نبوده و اگرچه به قتل رسیده­اند، اما از لحاظ ارزش­گذاری معنوی (چه در بعد مثبت و چه در بعد منفی) همانند افرادی هستند که به دلایل دیگر، جان خود را از دست داده­اند که از جمله آنان می­توان به این افراد اشاره نمود:

الف. افراد مسلمانی که بدون آن که در صحنه نبرد حضور داشته باشند، ناخواسته طی جنگ ها و درگیری­ها کشته می­شوند؛ مانند افرادی که در بمباران و موشک باران شهرها جان می­بازند. این افراد هر چند از لحاظ قانونی شهید به شمار می­آیند و همان گونه که بیان شد، از مقام شهادتی که برای تمام مسلمانان و مؤمنان وجود دارد، نیز برخوردارند، اما نمی ­توان با آنان همانند شهیدی که در میدان نبرد کشته شده برخورد نمود و تفصیل این قضیه نیز در کتب فقهی و دینی بیان شده است. به عبارتی آنان همانند دیگر مؤمنانی هستند که با حوادث دیگری از قبیل تصادفات رانندگی، سیل، زلزله و ... جان سپرده ­اند که یقیناً مشمول رحمت پروردگار نیز قرار خواهند گرفت.

ب. افرا د غیر مسلمانی که به همین ترتیب و ناخواسته و یا در درگیری­های نظامی که هر دو طرف نبرد، غیر مسلمان­، و بدون انگیزه­ های الاهی ­اند و برای دفاع از خود و وطنشان کشته می­ شوند، بر این افراد نیز عنوان "شهید" تطبیق  نمی کند، بلکه حداکثر، آنان تنها در مورد کشته شدنشان بی گناه بوده و در درگاه الاهی مؤاخذه نخواهند شد، اما باید در برابر سایر رفتار و کردارشان؛ از جمله ایمان نیاوردنشان؛ پاسخ گو باشند و از این لحاظ، با دیگر کافرانی که با حوادث دیگر از دنیا رفته ­اند، تفاوتی نخواهند داشت.

خلاصه این قسمت از پاسخ آن است که؛ 

معیار مهم در صدق واژه شهادت، انگیزه افراد است، نه صرف کشته شدن. بر همین اساس است که می­توان، مؤمنان واقعی که با مرگ طبیعی از دنیا رفته­اند را با اندک تسامحی شهید نامید، اما اشخاصی که بدون داشتن هیچ انگیزه خداپسندانه به قتل رسیده­اند را از جمله آنان ندانست.

از این رو می بینیم در قرآن وقتی که از کشته شدگان در جنگ ها سخن به میان می آید، بلافاصله به دنبال آن، عبارت فی سبیل الله (در راه خدا) [16] را می آورد که نشان می دهد تنها انگیزه ای که مورد پسند خداوند است این است که انسان در راه خدا جهاد کند و با خدا معامله نماید: "خداوند از مؤمنان، جان ها و اموال شان را خریدارى کرده، که (در برابرش) بهشت براى آنان باشد". [17]

"بعضى از مردم (با ایمان و فداکار، همچون على در«لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر)، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى‏ فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است". [18]

3. در ارتباط با بخش نهایی پرسش و این که کدام گروه از شهیدان، بر دیگران برتری داشته و تفاوت شهیدان کنونی با شهدای صدر اسلام در چیست؟ باید گفت که هم عصر بودن با پیامبر (ص) و جهاد در صدر اسلام هرچند می­تواند عاملی قوی برای ایجاد انگیزه­ های الاهی باشد، اما نمی­توان صرف همزمان بودن با پیامبر (ص) را دلیل بر برتری شهدای آن دوره بر سایر شهدا دانست، بلکه معیار برتری هر شخص، بر اساس میزان ایمان و پایبندی به موازین دینی و دشواری­ هایی که در مسیر دین با آن مواجه بوده و نیز درک شرایط و تصمیم­ گیری مناسب او، تعیین می­شود. به همین دلیل است که در روایات ما، ثواب اشخاصی که در راه حق استوار بوده و منتظر ظهور منجی هستند و با مرگ طبیعی از دنیا می­روند، همانند ثواب افرادی بیان شده که در رکاب ولی عصر (عج) حضور خواهند داشت، [19] و یا در روایتی ثوابشان، برتر از پاداش بسیاری از شهدای بدر و احد ارزیابی شده است. [20]

بنابراین، نمی­توان قضاوتی کلی در این زمینه به عمل آورده و بیان داشت که شهیدان مقطع زمانی خاصی بر دیگر شهیدان برتری دارند، بلکه خداوند کریم، ارزش هر شهیدی را، مستقلاً و جدا از دیگران و با توجه به تمام شرایط و خصوصیات او تعیین می­نماید.

در ضمن در پاسخ 1137 همین سایت، مطالبی وجود دارد که با برخی قسمت­های پرسشتان در ارتباط است.



[1] - ابن منظور، لسان العرب، ج 3، ص 238.

[2] - آل عمران، 98؛ انعام 19؛ یونس 46؛ حج 22 و ... .

[3] - بقره، 143"و یکون الرسول علیکم شهیدا"؛ مائده 117"کنت علیهم شهیدا" و ... .

[4] - ق، 21، "و جائت کل نفس معها سائق و شهید".

[5] - بقره، 282، "و لا یضار کاتب و لا شهید".

[6] - نور، 35 "الله نور السموات و الارض".

[7] - یونس، 5 "جعل الشمس ضیاء و القمر نورا".

[8] - نساء، 74؛ توبه، 111؛ آل عمران 158- 157، 169 "و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا" و ... .

[9] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 3، ص 224، روایت 3468، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 هـ ق.

[10] - محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 16، روایت 12306، مؤسسه آل البیت، قم، 1408 هـ ق.

[11] - شیخ طوسی، ته ذیب الاحکام، ج 6، ص 167، روایت 4، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365هـ ش.

[12] - آل عمران، 169.

[13] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 15، ص 49، روایت 19963.

[14] - همان، ج 28، ص 383، روایت 35017.

[15] با مراجعه به پرسش شماره 2824 همین سایت، علاوه بر مطالب مرتبط با بخش های مختلف پرسشتان، ماجرای شخصی را به نام قزمان؛ که در سپاه پیامبر(ص) بوده و اتفاقاً شجاعت بسیاری را نیز از خود نشان داده؛ مطالعه می­فرمایید که پیامبر(ص) او را از اهل دوزخ برشمردند.

[16] آل عمران، 169؛ حج، 58؛ محمد، 4؛ نسا، 76؛ توبه، 111؛ مزمل؛ 4؛ مزمل، 20.

[17] توبه، 111.

[18] بقره، 207.

[19] - مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 125، روایت 15، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.

[20] - کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 335- 334، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365 هـ ش


منبع : اسلام کویست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۷ ، ۱۸:۱۰
حسین سبزعلی
جمعه, ۸ تیر ۱۳۹۷، ۱۰:۳۲ ب.ظ

چند روایت زیبا درباره توبه

راه رشد » توبه در روایات‏
1. اهمیّت توبه: قال الباقرعلیه السلام: «ان اللَّه اشد فرحاً بتوبة عبده من رجل اضل راحلته و زاده فى لیلة ظلماء فوجدها فاللَّه اشد فرحاً بتوبة عبده من ذلک الرجل براحلته حین وجدها»(780)
 امام باقرعلیه السلام مى‏فرماید: خداوند متعال خوشحال‏تر مى‏شود به توبه بنده خود، از مردى که در شب تاریک در بیابانى مرکب و توشه خود را گم کند و ناگاه آن را بیاید.
 2. توبه مایه پاکى از گناه: حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید: «
التوبه تطهر القلوب و تغسل الذنوب» توبه، وسیله تطهیر و پاکى قلوب و باعث پاک شدن گناهان است و نیز مى‏فرماید: «حسن التوبة یمحو الحوبة»(781) نیکو توبه نمودن، معصیت را از بین مى‏برد.(782)
 3. توبه مایه نزول رحمت: حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید: «التوبه تستنزل الرحمه» توبه موجب نزول رحمت الهى است.
 4. آسان‏تر از توبه: قال على‏علیه السلام: «ترک الذنب اهون من طلب التوبة»(783) ترک گناه، آسان‏تر از توبه است.
 5. عدم جواز تأخیر توبه: قال رسول‏اللَّه‏صلى الله علیه وآله وسلم: «یابن مسعود لا تقدّم الذنب و لاتؤخر التوبة و لکن قدمّ التوبة و اخّر الذنب»(784) پیامبر فرمود: اى پسر مسعود! گناه را جلو نیانداز و توبه را تأخیر نیانداز، بلکه توبه را مقدم بدار و گناه را به تأخیر بیانداز.
 6. نشانه‏هاى تائبان قال رسول‏اللَّه‏صلى الله علیه وآله وسلم: «أتدرون من التائب؟ قالوا: الّلهم لا. قال: اذا تاب العبد و لم یرض الخصماء فلیس بتائب، من تاب و لم یزد فى العبادة فلیس بتائب، من تاب و لم یغیّر لباسه فلیس بتائب، من تاب و لم یغیّر رفقائه فلیس بتائب، من تاب و لم یفتح قلبه و لم یوسع کفّه فلیس بتائب، من تاب و لم یقصّر امله و لم یحفظ لسانه فلیس بتائب، من تاب و لم یغیّر خلقه و نیّته فلیس بتائب، من تاب و لم یغیّر خلقه و نیّته فلیس بتائب، من تاب و لم یقدم فضل قوته من بدنه فلیس بتائب، اذا استقام على هذه الخصال فذاک التائب»(785)
 پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم از اصحاب خود پرسیدند: آیا مى‏دانید تائب چه کسى است؟ عرض کردند: نه، فرمود: اگر کسى توبه کند وکسانى را که به آنان بدى کرده است راضى نکند ولباس خود را تغییر ندهد ودوستان (منحرفش) را تغییر ندهد وقلب خود را باز نکند وبذل وبخشش پیدا نکند وآرزویش را کوتاه و زبانش را حفظ نکند واخلاق ونیتش را تغییر ندهد و طعام خود را کم نکند، تائب نیست و هرگاه انسانى این صفات را تحصیل کند توبه‏کننده واقعى است.
 کلام مرحوم فیض کاشانى‏
 مرحوم فیض کاشانى مى‏فرماید: توبه از امور اختصاصى نیست بلکه نسبت به اشخاص و احوال عمومیت دارد و هیچ‏کس از آن بى‏بهره نیست قال اللَّه تعالى: «وتوبوا الى اللَّه جمیعاً»(786) همگى به درگاه خدا توبه کنید. در این آیه خطاب عمومى است و اختصاص به گروه معینى ندارد.
 امّا این‏که بر هر انسانى لازم است در تمام حالات توبه و انابه نماید. براى آن است که هیچ کس از معصیت جوارحى بر کنار نیست و به فرض آن‏که گاهى از اوقات اعضا و جوارحش مرتکب معصیت نشود، در قلب مرتکب معصیت مى‏شود و اگر قلباً به ارتکاب معصیت نپردازد از وسوسه شیطان که او را از ذکر خدا غافل مى‏سازد بر کنار نیست و ثابت است که همه این موضوعات موجبات نقص او را فراهم مى‏سازند و هر یک از این‏ها داراى اسبابى است و اسباب ترکشان همان است که به ضد آن‏ها بپردازد و از آن‏ها رجوع کند و توبه هم به معناى رجوع است و هیچ کس خالى از این نقیصه نیست لیکن در مقدارش، متفاوتند و در اصل گناه مشترکند و اما گناه انبیا و اوصیا مانند گناه ما نیست گناه آن‏ها این است که از ذکر دایمى حق باز مى‏مانند و به امور مباح مى‏پردازند و چون از توجه به مباحات باز مانند اجرشان مضاعف گردد.
 حضرت صادق‏علیه السلام فرمود: رسول اکرم با آن‏که گناهى مرتکب نمى‏شد، در هر شبانه روز صد مرتبه استغفار مى‏کرد. خداوند متعال اولیاى خود را بدون هیچ گناهى به مصیبت‏ها و ناراحتى‏هایى دچار مى‏فرماید تا اجرشان را مضاعف گرداند.
 و این‏که گناه را استثنا کرده براى آنست که گناه آنان مانند گناه ما نیست و گناه هر یک از آن‏ها به اندازه قرب منزلت اوست. قال الصادق‏علیه السلام انّ رسول اللَّه‏صلى الله علیه وآله وسلم یتوب الى اللَّه و یستغفر فى کل یوم و لیلة مأة مرّة من غیر ذنب ان اللَّه یخصّ اولیائه بالمصائب لیأجرهم علیها من غیر ذنب یعنى من غیر ذنب کذنوبنا فان ذنب کل احد انما هو بحسب قدره و منزلته عنداللَّه.(787)
 کلام امام خمینى‏قدس سره‏
 امام خمینى‏قدس سره مى‏فرماید: «شخص تائب، پس از توبه نیز آن صفاى باطنى برایش باقى نمى‏ماند، چنان‏که صفحه کاغذى را اگرسیاه کنند و باز بخواهند جلا دهند البته به حال جلاى اولى بر نمى‏گردد یا ظرف شکسته‏اى را اگر اصلاح کنند باز به حالت اولى مشکل است عود کند. بسیار فرق است بین دوستى که در تمام عمر، با صفا و خلوص با انسان رفتار کند با دوستى که خیانت کند و پس از آن عذر تقصیر طلب نماید». بنابراین، انسان باید حتى الامکان گناه نکند و اگر خداى نخواسته گناه کرد هر چه زودتر در صدد توبه و علاج برآید. و بهار توبه ایام جوانى است که بار گناهان کم است. انسان در پیرى حرص و طمع او بیشتر است. برفرض که انسان بتواند در ایام پیرى توبه کند از کجا به پیرى برسد و اجل به او مهلت دهد. کمیاب بودن پیران دلیل بر این است که مرگ به جوانان نزدیک‏تر است. انسان در یک شهر پنجاه هزار نفرى، پنجاه نفر پیر هشتاد ساله نمى‏بیند.(788)

780) کافى، ج 2، ص 415.
781) توبه.
782) تصنیف غررالحکم.
783) بحار، ج 73، ص 364.
784) بحارالانوار، ج 77، ص 104.
785) بحارالانوار، ج 6، ص 35.
786) نور، 31.
787) حقایق، ص 288؛ محجة البیضاء، ج 7، ص 17.
788) اربعین امام خمینى‏قدس سره، ص 233.
صفحه قبل « [صفحه 164]» صفحه بعد
منبع : سایت درس هایی از قرآن
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۷ ، ۲۲:۳۲
حسین سبزعلی
دوشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۲۴ ب.ظ

متن و ترجمه تلقین میت

مؤلف گوید: غیر از زمان احتضار در دوجا براى میّت خواندن تلقین مستحبّ است: یکى زمانى که او را در قبر مى گذارند.
و بهتر آن است با دست راست دوش راست، و با دست چپ دوش چپ او را بگیرند، و وى را حرکت دهند و تلقین کنند.
و دیگر زمانى که از دفن او فارغ شدند، پس از آن که مردم رفتند، مستحبّ است ولىّ میّت نزدیک ترین خویشان او نزد سر میّت بنشیند، و به صداى بلند به او تلقین کند، و خوب است دو کف دستش را روى قبر گذارد، و دهان را نزدیک قبر ببرد، و اگر دیگرى را هم نایب کند خوب است.
و در اخبار وارد شده: چون میّت را این گونه تلقین کنند منکر به نکیر گوید: بیا برویم تلقین حجّتش کردند احتیاج به پرسیدن نیست، پس باز مى گردند و دیگر سال نمى کنند.
علاّمه مجلسى رحمه اللّه فرموده: اگر تلقین کننده به این صورت بگوید جامع تر است:

اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ

بشنو، بفهم اى فلان بن فلان
نام او و پدرش را بگوید:

هَلْ اَنْتَ عَلَى الْعَهْدِ الَّذى فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رسُولُهُ وَ سَیِّدُ النَبِّییّنَ وَ خاتَمُ الْمُرْسَلینَ وَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ وَ سَیّدُ الْوَصِیّینَ وَ اِمامٌ افْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَى الْعالَمینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَ عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِىَّ بْنَ مُوسى وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ وَالقآئِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدِىَّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعینَ وَ اَئِمَّتُکَ اَئِمَّةُ هُدَىً اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ الْمُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِاللَّهِ تَبارَکَ وَ تعالى وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ وَ عَنْ نَبِیِّکَ وَ عَنْ دینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ قُلْ فى جَوابِهِما:

آیا بر آن پیمانى که از ما بر پایه آن جدا شدى مى باشى، از گواهى بر اینکه معبودى جز خدا نیست، یگانه و بى شریک است، و اینکه محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) بنده و فرستاده اوست، و سرور پیامبران و خاتم رسولان است، و اینکه علىّ امیر مؤمنان است و آقاى جانشینان، و امامى که خدا اطاعتش را بر جهانیان واجب کرده، و اینکه حسن و حسین، و على بن الحسین، و محمّد بن على، و جعفر بن محمّد، و موسب بن جعفر، و على بن موسى و محمّد بن على، و على بن محمّد، و حسن بن على، و قائم حجت مهدى (درودهاى خدا بر ایشان) امامان مؤمنان، و حجّتهاى خدا بر همه آفریدگانند، و امامانت امامان هدایت و نیکانند.
اى فلان بن فلان، هنگامى که دو فرشته مقرّب، و دو فرستاده خداى تبارک و تعالى نزد تو آیند، از پروردگارت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبله ات و امامانت از تو سؤال کنند نترس، و در جواب آنها بگو:

اَللَّهُ جَلَّ جَلالُهُ رَبّى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَبِیىّ وَالْاِسْلامُ دینى وَ الْقُرْآنُ کِتابى وَالْکَعْبَهُ قِبْلَتى وَ اَمیرُالْمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ اَبیطالِبٍ اِمامى وَالْحَسَنُ بْنُ عَلِی الْمُجْتَبى اِمامى وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِی الشَّهیدُ بِکَرْبَلاءَ اِمامى وَ عَلِىٌ زَیْنُ الْعابِدینَ اِمامى وَ مُحَمَّدٌ باقِرُ عِلْمِ النَّبِیّینَ اِمامى وَ جَعْفَرٌ الصّادِقُ اِمامى وَ مُوسَى الْکاظِمُ اِمامى وَ عَلىٌ الرِّضا اِمامى وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامى وَ عَلِىٌ الْهادى اِمامى وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَرىُّ اِمامى وَالْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامى هؤُلاءِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَئِمَّتى وَ سادَتى وَقادَتى وَ شُفَعآئى بِهِمْ اَتَوَلّى وَ مِنْ اَعْدآئِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ،

خدا جلّ جلاله پروردگارم و محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) پیامبرم و اسلام دینم و قرآن کتابم و کعبه قبله ام و امیر مؤمنان على بن ابیطالب امامم، و حسن بن على مجتبى امامم، و حسین بن على شهید در کربلا امامم، و على زین العابدین امامم، و محمّد شکافنده دانش امامم، و جعفر صادق امامم، و موسى کاظم امامم، و علىّ الرضا امامم، و محمد جواد امامم، و على هادى امامم، و حسن عسکرى امامم، و حجّت منتظر امامم مى باشند.
اینان که درودهاى خدا بر همگى آنان باد امامان من و آقایانم و پیشروانم و شفیعان من هستند.
با آنان دوستى مى کنم و از دشمنانشان در دنیا و آخرت بیزارى مى جویم،

ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ اَنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِبٍ وَ اَوْلادَهُ الْائِمَّةَ الْاَحَدَ عَشَرَ نِعْمَ الْاَئِمَّةُ وَ اَنَّ ما جآءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَقُّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقُّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِى الْقَبْرِ حَقُّ وَالْبَعْثَ حَقُّ وَالنُّشُورَ حَقُّ وَ الصِّراطَ حَقُّ وَالْمیزانَ حَقُّ وَ تَطائُرَ الْکُتُبِ حَقُّ وَالْجَنَّةَ حَقُّ وَ النّارَ حَقُّ وَ اَنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ لارَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ

سپس بدان اى فلان به درستى که خداى تبارک و تعالى نیکو پروردگارى است، و محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) نیکو رسولى است، و امیر مؤمنان على بن ابطالب، و فرزندانش یازده امام نیکو امامانى هستند، و آنچه را محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) آورده حق است، و مرگ حق است، و سؤال نکیر و منکر در قبر حق است، و بعث و نشر حق، و صراط و میزان و پراکنى نامه اعمال حق است، و بهشت و دوزخ حق است، و قیامت آمدنى است، شکّى در آن نیست، و خدا هرکه را در گورها باشد برانگیزد.
آنگاه بگوید :

اَفَهِمْتَ یا فُلانُ

اى فلان آیا فهمیدى؟
در حدیث آمده: میّت در جواب مى گوید: آرى فهمیدم، سپس بگوید:

ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثّابِتِ هَداکَ اللَّهُ اِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَوْلِیائِکَ فى مُسْتَقرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ

خدا بر گفتار ثابت، ثابت قدمت بدارد، به راه استوار هدایتت کند، بین تو و اولیائش در قرارگاهى از رحمتش آشنایى برقرار کند.
سپس بگوید:

اَللهُمَّ جافِ الْاَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اَللهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ

خدایا زمین را از دو پهلویش خالى گذار، و روانش را به سویت بالا ببر، و از جانب خود حجّت را تلقین او فرما، خدایا ببخش و درگذر،
این رساله را به کلمه شریفه «عفو» پایان دادم، و رجاى واثق دارم که عفو الهى شامل حال این روسیاه و همه کسانى که به این رساله عمل مى کنند شود.

و کان ذلک فى آخر یوم الجمعه التّاسع عشر من شهر محرّم الحرام سنة 1345 الف و ثلثمائة و خمس و اربعین فى جوار امامنا المسموم مولینا الغریب المظلوم ابى الحسن علىّ بن موسى الرِّضا علیه و على آبائهُ السّلام من الحىّ القیّوم والحمدللّه اوّلاً و آخراً وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحمّد و آلهِ کتبه بیمناه الوازرة عبّاس بن محمّد رضا القمىّ عفى عنهما.

و پایان این کتاب در آخر روز جمعه، نوزدهم محرم، سال هزار و سیصد و چهل و پنج قمرى بوده است، در جوار امام مسموم، مولاى غریب و مظلوم ما، ابى الحسن علىّ بن موسى الرضا (که بر او و پدرانش سلام از سوى خداى زنده پاینده) ، و ستایش خداى را در آغاز و انجام، و [درود خدا بر محمّد و خاندانش باد] آن را عباس فرزند محمّد رضا قمى که خدا هر دو را عفو کند نگاشت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۲۴
حسین سبزعلی
سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۵:۴۵ ب.ظ

نداهای پنجگانه قبر

ندای هر روز قبر

یاد قبر و قیامت و همین طور مرگ و حساب، در فاصله گرفتن انسان از دنیا و سازندگی روح انسان، نقش مهمّی دارد؛ از این گذشته، عامل تعیین کننده ای است برای آمادگی مرگ و قیامت که در روایات از آن به «استعداد للموت» یاد شده است؛ به ویژه اگر نیازهای آن عالم بیان شود.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

«اَلْقَبْرُ یُنَادِی فِی کُلِّ یَوْمٍ بِخَمْسِ کَلِمَاتٍ، اَنَا بَیْتُ الْوَحْدَه فَاحْمِلُوا اِلَیَّ اَنِیساً، وَ أَنَا بَیْتُ الظَّلَمَه فَاحْمِلُوا اِلَیَّ سِرَاجاً اَنَا بَیْتُ التُّرَابِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ فِرَاشاً، اَنَا بَیْتَ الْفَقْرِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ کَنْزاً، وَ اَنَا بَیْتُ الْحَیَّاتِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ تَرْیَاقاً، وَ اَمَّا الْاَنِیسُ فَتِلَاوَه الْقُرْآنِ، اَمَّا السِّرَاجُ فَصَلَوه اللَّیْلِ وَ اَمَّا الْفِرَاشُ فَعَمَلُ الصَّالِحِ وَ اَمَّا الْکَنْزُ فَلَا اِلَهَ اِلَّا الله وَ اَمَّا التَّرْیَاقُ فَالصَّدَقَه؛ (1)

قبر هر روز با پنج جمله، ندا می دهد: من خانة تنهایی هستم، پس انیس و همرازی به سوی من بیاورید. من خانة تاریکی هستم، پس به سوی من چراغ همراه آورید. من خانه خاکی هستم پس فرش همراه داشته باشید، من خانه فقر و نداری هستم، پس [سرمایه و] گنج همراه بیاورید و من خانة مارها هستم پس پادزهر با خود حمل کنید؛ اما همراز، تلاوت قرآن می باشد، امّا چراغ [قبر] پس نماز شب است،و اما فرش، پس عمل نیک، و گنج [عالم قبر] [کلمه توحید و گفتن] لا اِله اِلّا الله است، و پادزهر آن، صدقه است.

پی نوشت :

(1)مجموعه ورّام، ابی الحسین ورام، ص200 و الدعوات، قطب الدین الراوندی، مدرسة الامام المهدی4، قم، 1407 ق، ص258


منبع : وبلاگ حجت الاسلام تباشیر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۴۵
حسین سبزعلی

    پربیننده ترین مطالب

  • متن شعر حسین جان ای آبروی دو عالم
  • متن روضه امام سجاد _ شب دوازدهم محرم _ حاج حیدر خمسه
  • متن مولودی 17 ربیع الاول
  • اشعار مدح و شهادت حضرت زهرا (شاعر : غلامرضا سازگار)
  • متن منبر روز اول ماه رمضان با موضوع قیام الهی به اضافه روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام
  • فیش منبر امام علی از زبان امام علی علیه السلام
  • متن روضه شب عاشورا _ حاج مهدی سلحشور
  • سخنرانی سوزناک شب دوازدهم محرم ؛ مصیبت امام زین العابدین(ع)
  • متن روضه شب هشتم محرم _ روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
  • متن روضه پیامبر ص حجت الاسلام رفیعی

    محبوب ترین مطالب

  • اشعار مدح و شهادت حضرت زهرا (شاعر : غلامرضا سازگار)
  • مغفرت در قرآن
  • روضه حضرت علی اصغر علیه السلام
  • حق الناس و مال حرام (منبع مطلب پایگاه تخصصی منبرها)
  • متن منبر روز هفتم ماه رمضان با موضوع بهشت بی حساب و روضه حمله به خیمه ها
  • درس یازدهم اخلاق ( سه جمله مکتوب بر در بهشت)
  • غفلت ، ثروت اندوزی
  • متن منبر روز نوزدهم ماه رمضان با موضوع حسنات مقبول به اضافه روضه حضرت زینب و قتلگاه
  • متن روضه امام رضا علیه السلام
  • آثار زیان بار حسادت(منبر حسد 3)

    آخرین مطالب

  • متن سخنرانی درباره حضرت معصومه سلام الله علیها
  • بیش از 30 عامل بخشش و مغفرت الهی
  • مغفرت در قرآن
  • درسهای عبادی ، اقتصادی از زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها
  • مدح میلاد حضرت زهرا
  • متن سخنرانی مقام مادر جلسه اول
  • مقام مادر ، میلاد حضرت زهرا
  • اشاره به حکمت آفرینش چشم و بینی و پیشانی
  • نگرش امیرالمومنین به علل و نتایج فقر
  • چهل حدیث وحدت
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم