جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۵:۲۰ ب.ظ
شعر روضه امام حسن مجتبی علیه السلام
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّد ، یا اِمام َالغَریب ، اَیُّهَا الغَریب وَ ابنُ الغریب ،
اَیُّهَا الکَریم و َابنُ الکَریم ، یا مولانا اَیُّهَا المُجتَبی یابنَ رَسولِ الله"
فکر تواَم و صحن و سرایی که نداری
داغِ حرم و درد بنایی که نداری
لَه لَه زده ام تا بنشینم لب حوض و
فواره ای و آب نمایی که نداری
*آخه حرمت همش خاکِ ... "مثل روز اول محرم ناله بزن ...."*
زَوّار تو حیران که چگونه بنشینند
در گوشۀ تنهاییِ جایی که نداری
کو کهنه رواقی که به قلبم بفشارد؟
هفتاد و دو تا کرب و بلایی که نداری
آنقدر غریبی که نیفتاده کنارت
مشک و علم و دست جدایی که نداری
*ببین داداشت چقدر دورش شلوغِ ، یه طرف کف العباسِ ، یه طرف تل زینبیه است ،
فکر تواَم و صحن و سرایی که نداری
داغِ حرم و درد بنایی که نداری
لَه لَه زده ام تا بنشینم لب حوض و
فواره ای و آب نمایی که نداری
*آخه حرمت همش خاکِ ... "مثل روز اول محرم ناله بزن ...."*
زَوّار تو حیران که چگونه بنشینند
در گوشۀ تنهاییِ جایی که نداری
کو کهنه رواقی که به قلبم بفشارد؟
هفتاد و دو تا کرب و بلایی که نداری
آنقدر غریبی که نیفتاده کنارت
مشک و علم و دست جدایی که نداری
*ببین داداشت چقدر دورش شلوغِ ، یه طرف کف العباسِ ، یه طرف تل زینبیه است ،
یه طرف خیمه گاهِ*
به جز غمت آقا ، غمی تو سینه نیست
شلوغِ کربلا ، کسی مدینه نیست
زهرا برات گریه میکنه
*هیچ کسی که نباشه مادرت هست ، تازه یه مادر دیگه هم هست ،
به جز غمت آقا ، غمی تو سینه نیست
شلوغِ کربلا ، کسی مدینه نیست
زهرا برات گریه میکنه
*هیچ کسی که نباشه مادرت هست ، تازه یه مادر دیگه هم هست ،
دو تا مادر برات گریه می کنند*
زهرا برات گریه میکنه
اُم البنین سینه میزنه
آهای بقیع نرفته ها
وقتِ مدینه رفتنِ ....
نواده های تو حرم دارن ولی
چقدر غریبی ای حسن ابن علی
به لطف و یاریِ آقام امام رضا
می سازیم ما برات یه گنبد طلا
زهرا برات گریه میکنه
اُم البنین سینه میزنه
آهای بقیع نرفته ها
وقتِ مدینه رفتنِ ....
نواده های تو حرم دارن ولی
چقدر غریبی ای حسن ابن علی
به لطف و یاریِ آقام امام رضا
می سازیم ما برات یه گنبد طلا
۹۶/۰۸/۲۶