امر به معروف یک عالم دلسوز در زمان کشف حجاب رضا خان
🍂#کشف_حجاب_رضاخانی تازه اجرایی شده بود.
به علاوۀ دینزدایی شدید و مبارزه با روضهخونی و ممنوع کردن لباس ملی و...
😔مردم به شدت ناراحت بودن.
🤦🏻♂علما که دیگه هیچی! سر این قصه چقدر شهید و تبعیدی و زندانی دادن.
⚠️درافتادن با یه پادشاه قلدر ساده نبود!!
• بگذریم
☝️🏻یه روز با یکی از علمای تهران داشتم میرفتم به سمت منزلشون.
خیابون خلوت بود.
👫وسطای راه یه زن و شوهر جوون از دور پیدا شدن.
🍂#کشف_حجاب_رضاخانی تازه اجرایی شده بود.
به علاوۀ دینزدایی شدید و مبارزه با روضهخونی و ممنوع کردن لباس ملی و...
😔مردم به شدت ناراحت بودن.
🤦🏻♂علما که دیگه هیچی! سر این قصه چقدر شهید و تبعیدی و زندانی دادن.
⚠️درافتادن با یه پادشاه قلدر ساده نبود!!
• بگذریم
☝️🏻یه روز با یکی از علمای تهران داشتم میرفتم به سمت منزلشون.
خیابون خلوت بود.
👫وسطای راه یه زن و شوهر جوون از دور پیدا شدن.
👳🏼حاج آقا که نگاهش به جلو بود با دیدن اینا سرشو انداخت پایین.
🚶نزدیکتر که شدیم، حاج آقا بلند سلام کرد.
پسره هم جواب داد.
تا اینکه کاملا رسیدیم به هم.
✋🏻حاج آقا به پسره اشاره کرد که وایسه و به منم گفت شما برو!
👨🏻چند قدم جلوتر ایستادم ببینم چی میگن!
☘حاج آقا طوری ایستاد که فقط پسره رو ببینه؛
👩🏻 دختره هم از سر حیا دو سه قدم دور شد.
🙂حاج آقا یه نگاه مهربونی به پسره انداخت؛
گفت: پسرم، اگه ببینی خدای نکرده عیالت آتیش گرفته چه کار میکنی؟🔥
🏃گفت: فیالفور (سریع) میرم کمکش آقا.
😔حاج آقا بغض گلوشو گرفت.
یه مکثی کرد؛ 😔✋🏻
🗣بعد با صدای گرفته گفت:
الان عیالت داره میسوزه...
💶این پول، هدیه من؛
براش یه چادر بخر. از این به بعدم بدون حجاب نیارش بیرون. ✨
🌼خدا رو راضی کن که خدا هم راضیت کنه.🌼
❤️ خدا شَکوره پسرم ❤️
😔آخرش صداش لرزید و قطره اشکی از چشمش افتاد روی محاسن سفیدش.
💕جوون خم شد دستش رو بوسید، ایشون هم پیشونیشو بوس کرد و خداحافظی کردن.
●•●•●•●
👌🏻هیچ وقت این صحنه رو یادم نمیره:
👩🏻 دختره هی برمیگشت با یه حالت خاصی به حاج آقا نگاه میکرد.
🙂انگار پدرش رو دیده باشه...
نگاهی پر از "علاقه و شرم"