متن منبر روز سی ام ماه رمضان با موضوع قبولی عمل و روضه گودال قتلگاه
روز سی ام- قبولی عمل
«سی نغمه از رمضان»
فیش سخنرانی کوتاه - شرح دعای روزهای رمضان المبارک
متن دعا
اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ بِالشُّکْرِ وَ الْقَبُولِ عَلَى مَا تَرْضَاهُ وَ یَرْضَاهُ الرَّسُولُ مُحْکَمَةً فُرُوعُهُ بِالْأُصُولِ بِحَقِّ سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِین
ترجمه
خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدرانی و قبول بر طبق خوشنودی تو و پسند رسول تو باشد و استوار باشد فرعش بر اصل به حق آقای محمد و خاندان پاکش و حمد مخصوص پرورد گار عالمیان است.
شروع
قرار شد فرزندان آدم هر کدام قربانی رو به درب خانه خدا ببرند تا بدین وسیله مقرب بشند
خداوند قربانی هابیل رو قبول کردو قابیل رو نپذیرفت چرا یکی پذیرفته شد و یکی رد شد
وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ(المائدة : 27)
و داستان راستین دو پسر آدم را بر ایشان بخوان، آن گاه که قربانیى کردند. از یکیشان پذیرفته آمد و از دیگرى پذیرفته نشد. گفت: تو را مىکشم. گفت: خدا قربانى پرهیزگاران را مىپذیرد. هابیل، دامدار بود و بهترین گوسفند خود را براى قربانى آورد. و قابیل، کشاورز بود و بدترین قسمت زراعت خود را براى انفاق در راه خدا برگزید
قرآن مىفرماید: هرگز به خیر نمىرسید، مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»
اقناع اندیشه
ما معمولا بعد از انجام عمل دغدغه داریم در حالی که مهمتر از عمل قبولی عمل هست امیرالمومنین در این باره می فرماید
حدیث :
اهمیت قبولی عمل
ب7- ل، [الخصال] ابْنُ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ النَّوْفَلِیِّینَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ رَفَعَهُ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ کُونُوا عَلَى قَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ عِنَایَةً مِنْکُمْ عَلَى الْعَمَلِ الْخَبَرَ (بحارالأنوار 68 173 باب 64- الاجتهاد و الحث على العمل .)
بیشترین از عمل ، عنایتت را بر قبولی عمل بگذار
مهمترین معیار قبولی عمل
حدیث:
ولایت شرط قبولی عمل
امام صادق علیه السلام : « ...ثُمَّ جَمَعَ بَیْنَ السَّبَّابَتَیْنِ ثُمَّ قَالَوَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ رَجُلًا صَامَ النَّهَارَ وَ قَامَ اللَّیْلَ ثُمَّ لَقِیَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَیْرِ وَلَایَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ لَلَقِیَهُ وَ هُوَ عَنْهُ غَیْرُ رَاضٍ أَوْ سَاخِطٌ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا یَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ کُسالى وَ لا یُنْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ کارِهُونَ فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُون...» (کافی 8: 107)ثُمَّ قَالَ وَ کَذَلِکَ الْإِیمَانُ لَا یَضُرُّ مَعَهُ الْعَمَلُ وَ کَذَلِکَ الْکُفْرُ لَا یَنْفَعُ مَعَهُ الْعَمَ
سپس امام دو انگشت مبارکشان را جمع کردند و فرمودند به خدا قسم اگر مردی روز روزه بگیرد و شب زنده دار کند سپس خداوند را بدون ولایت ما دیدار کند در حالی خدا را دیدار کرده که از او ناراضی است یا خشمگین است سپس فرمودند دلیل این مطلب در گفتار خداوند هست که فرمود روضه کافى-ترجمه رسولى محلاتى ج1 155 اخبار متفرقه ..... ص : 154
سپس فرمود: و این است گفتار خداى عز و جل (که فرماید): «چیزى مانع پذیرفتن خرجهاى اینها نشد جز آنکه بخدا و رسولش کافر شدند و بنماز نیایند جز با حال کسالت و تنبلى و چیزى هم (در راه خدا) خرج نکنند جز از روى کراهت، و تو را بشگفت نیاورد اموال آنها و نه اولادشان بلکه خدا میخواهد تا آنان را بوسیله آن در زندگى دنیا عذاب کند و بحال کفر جانشان درآید» (سوره توبه آیه 54- 55) سپس فرمود: ایمان هم این چنین است که کار بد (و گناه) زیانى باو نزند (که موجب خلود در دوزخ یا بىبهرهگى از شفاعت و رحمت گردد) و کفر نیز چنین است که عمل (نیک) بدان سود نبخشد.
پرورش احساس
محمّد بن مسلم گوید: به امام باقر یا امام صادق علیهما السّلام عرض کردم: ما پارهاى از مخالفین شما را مىبینیم که در عبادت کوشا و داراى خشوع فراوانى هستند، آیا اینها براى ایشان سودى دارد؟ فرمود: اى محمّد همانا مثل ما اهل بیت با شما مردم مثل آن خاندان در بنى اسرائیل است که کسى از آنها نبود که چهل شب در عبادت بکوشد جز اینکه وقتى دعا مىکرد مستجاب مىشد.
یک بار مردى از آنان مدّت چهل شب بعبادت پرداخت و بعد دعا کرد امّا مستجاب نشد، نزد عیسى بن مریم علیه السّلام رفته و از آنچه بر او گذشته بود گلایه کرد و از آن حضرت التماس دعا نمود. عیسى (ع) وضو ساخت و نماز گزارد و دعا کرد. خداوند به او وحى فرستاد که اى عیسى این بندهام از غیر آن بابى که باید نزد من آیند نزد من آمده، او مرا خوانده در حالى که در نبوّت و پیغمبر بودن تو در شکّ است بنا بر این اگر باندازهاى مرا بخواند که گردنش قطع و بندهایش از هم بگسلد من دعایش را مستجاب نخواهم کرد. عیسى (ع) به وى رو کرده فرمود:
پروردگارت را مىخوانى و در دل خود به پیامبرش شک دارى؟ گفت: اى روح و کلمه خدا، به خدا سوگند همین طور است که مىفرمائى، از خداوند بخواه که این شک را از دل من بزداید. عیسى (ع) براى وى دعا کرد و خداوند از وى پذیرفت، و او در حدّ سایر افراد خاندان خویش قرار گرفت. ما خاندان نیز این چنین هستیم، خداوند عمل بندهاى را که در باره ما شک دارد قبول نمىفرماید (امالى شیخ مفید-ترجمه استادولى، متن، ص: 15)
«حضرت آیت الله کوهستانی» روزی به خاطر اختلاف بر سرِ یکی از مزارع روستای کوهستان نزاع و کش مکش بین دو روستای هم جوار رخ داد، از باب این که حق با اهالی محل بود معظّم له از آنان جانب داری کرد و معتقد بود مزرعه متعلّق به اهالی روستا است. این مسئله موجب شد که طرف های درگیر که یکی از متمکنین و زمین داران منطقه بودند، اهانت هایی را درباره ی آقا روا داشتند و می گفتند آقا از اهالی محل طرفداری می کند. این نسبت ناروا باعث ناراحتی معظم له گردیده بود، از این رو در جوابشان فرمود:« من دو رکعت نماز قبول شده را به تمام دنیای شما نمی دهم، بلکه حتّی یک حمد را هم معاوضه نمی کنم.
شرمنده ام آخر ، که مثقال عملی دارم ولی ........ آنقدر ناز کشم تا که خریدار شوی
رفتار سازی
سؤال : چه کاری مورد قبول خداوند واقع می شود ؟
پاسخ : کاری که هم هدفش درست باشد و هم شیوه و وسیله آن . بعضی هدف صحیحی دارند ولی راهی را که برای رسیدن به آن هدف طی می کنند ، صحیح نیست . مثل کسی که با وسیله و مرکب دزدی به حج می رود . یا با زغال سیاه به دیوارهای سفید و زیبا می نویسد : نظافت را مراعات کنید .
گاهی وسیله صحیح است ، ولی هدف فاسد است ، نظیر گروه خوارج که در برابر حضرت علی علیه السلام به مخالفت برخاستند و شعار می دادند : (ان الحکم الا الله) یعنی فقط فرمان خدا و کتاب خدا ، حضرت فرمود : «کلمه حق یراد بها الباطل»نهج البلاغه ، خطبه 40 .این سخنی خوب و کلمه حقی است ، اما هدف این گروه از آن جمله ، باطل و مخالفت با حق است .
چنانکه لشکر معاویه نیز در جنگ صفین قرآن ها را بر سر نیزه کردند تا بگویند ما تابع قرآنیم ، ولی در عمل با قرآن ناطق که حضرت علی علیه السلام باشد مخالفت و مبارزه کردند .
ما نیز که در شب های قدر قرآن را بر سر می گذاریم ، باید رفتارمان مخالف قرآن نباشد . بر سر گرفتن قرآن نشان پناهندگی به آن و تسلیم بودن در برابر آن است وگرنه آیاتی را که می گویند : ربا حرام است ، اگر بر سر نهیم ولی شکم ما پر از اموال ربوی باشد ، چه معنایی دارد ؟ اگر بیمار نسخه پزشک را بر سر بگیرد ولی دارویی که آن نسخه به آن سفارش کرده را مصرف نکند ، چه سودی خواهد برد ؟
دستور عملی برای قبولی روزه
پاداش نیکىها و کیفر گناهان 210 ثواب عبادت مستحبى در شب عید ..... ص : 207
1) 1- عبد اللَّه بن مسعود از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت کرده است که فرمود: جبرئیل از اسرافیل و او از پروردگار خود نقل کرده است که: هر کس در شب عید فطر، ده رکعت نماز بخواند، و در هر رکعت یک بار سوره حمد و ده بار سوره توحید را قرائت کند، و در رکوع و سجود خویش «سبحان اللَّه و الحمد للَّه، و لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ و اللَّه اکبر» بگوید، و پس از هر دو رکعت تشهّد بخواند و سلام کند، و هنگامى که از نماز فارغ مىشود هزار مرتبه «استغفر اللَّه و اتوب الیه» بگوید و بعد به سجده رفته و در سجده بگوید: اى زنده، اى قیّم و سرپرست، اى صاحب جلال و بخشندگى، اى مهربان دنیا و آخرت و هر دوى آنها، اى بزرگوارترین بزرگواران، اى مهربانترین مهربانان، اى خداى گذشتگان و آیندگان! گناهانم را بیامرز، و روزه و نماز و عبادت مرا قبول فرما. سوگند به آن که مرا به پیغمبرى مبعوث فرمود، سرش را از سجده بر نمىدارد مگر آنکه آمرزیده گردد و اعمال ماه رمضان از او قبول مىشود، و خداوند از گناهان وى در مىگذرد حتى اگر هفتاد گناه مرتکب شده باشد، و هر گناه او از گناهان تمام بندگان بزرگتر باش.
روضه کوتاه
عمل مقبول ارزشش می ره تا جایی که فرمود ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین ، می فرمایند شیعه ایی کارش قیامت گیر می کنه اون جا آقا ثواب یک ی از نفس هایی که در شبی که جای رسول خدا خوابیده و نفس کشیده رو میده تا شیعه آزاد بشه و آقا با کمال میل این کار رو انجام می ده .
حال شما ببینید ثواب نفس کشیدن اباعبد الله تو گودی قتلگاه که با هر نفسش خون از بدنش بیرون می زد چه خواهد کرد.
ملائکه وقتی امام رو تو گودی قتلگاه دیدند بی تابی کردند عالم بالا رو به م ریختند خدا فرمود ملائکه من آرام باشید باشه ببینم نظر حسینم چیه .
خبر بدید به حسین چه شهید بشی چه نشی ما تو رو به همه مقامات می رسونیم پذیرفتیم ازت آیا می خوای ورق برگرده حضرت نپذیرفتند و شهادت رو ترجیح دادند ...