متن منبر روز یازدهم ماه رمضان با موضوع محبوب ترین عمل به اضافه روضه زخم های پیکر سیدالشهدا
روز یازدهم – محبوب ترین عمل
«سی نغمه از رمضان»
فیش سخنرانی کوتاه - شرح دعای روزهای رمضان المبارک
متن دعا
اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَیَّ فِیهِ الْإِحْسَانَ وَ کَرِّهْ إِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ وَ حَرِّمْ عَلَیَّ فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ بِعَوْنِکَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ
ترجمه
خداوندا در این روز احسان و نیکی را نزدم محبوب گردان و گناه و تافرمانی را بر من نامحبوب ساز غضب و آتش جهنمت را بر من حرام ساز به کمکت ای دادرس دادخواهان.
شروع
تنها عملی که در قرآن خدای تبارک و تعالی درباره اش پنج مرتبه می فرماید : اگر کسی انجام دهد دوستش می دارم ،احسان به خلق است اون آیات عبارت است از :
أَنْفِقُوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ (195 بقره)
فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْیا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ (148 ال عمران)
فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاَّ قَلیلاً مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ (13 ال عمران)
لَیْسَ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جُناحٌ فیما طَعِمُوا إِذا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ (93 مائده)
شاگرد یکی از اولیای الهی می گوید با ایشان به زیارت حضرت عبد العظیم حسنی رفتیم ، ایشان از حضرت عبدالعظیم سوال کردند :از کجا به این مقام رسیدید ، فرموده بودند : احسان به خلق ، به زحمت قرآن استنساخ می کردم و هدیه آن را در راه خدا انفاق می کردم( کیمیای محبت ،محمدی ری شهری) ، به جایی رسید عبدالعظیم حسنی که امام معصوم درباره ایشان فرمود به زائر ایشان ثواب زیارت سید الشهداء را میدهند.
اقناع اندیشه
این همه تاکید خدا برای اینه که ما عمل کنیم همان طور مولایمان علی (ع) شبها در خانه ایتام آذوقه می برد باید سعی کنیم شبیه مولایمان شویم و راهش عمل به قرآن است مانند خود اهل بیت که طبق قرآن عمل میکردند ،
روزى یکى از خدمتکاران امام سجاد علیه السلام در موقع شستشوى سر و صورت آن حضرت، ظرف آب از دستش افتاد و سر امام علیه السلام را زخمى کرد. امام به او نگاهى کرد. او دریافت که امام ناراحت شده است. بلافاصله گفت: «وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ»، امام فرمود: من خشم خود را فرو بردم. او دوباره گفت: «وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ»، امام فرمود: ترا عفو کردم. او گفت: «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» امام فرمود: تو در راه خدا آزاد هستى.(تفسیر نور الثقلین )
الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ (134 بقره)
پرورش احساس با داستان و شعر
احسان آدم را به رحمت خدا نزدیک می کند : إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنینَ (56اعراف) حتی اگر به حیوانات باشد.
ذوالنّون مصری زن غیرمسلمانی را دید که در زمستان، مقداری گندم در دست گرفته و آنها را برای پرندگان بیابان میریزد. از زن پرسید: « برای تو که مسلمان نیستی دانه ریختن برای پرندگان چه فایده ای دارد؟» زن گفت: « من این کار را انجام میدهم، با فایده باشد یا نباشد.» ذوالنّون چند ماه بعد در مراسم حج همان زن را همراه مسلمانان در حال انجام دادن مراسم حج دید. زن ذوالنون را شناخت و به او گفت: «خداوند به خاطر همان گندم ها نعمت اسلام را به من عطا فرمود.
نگیرد تو را دست جز نیکویی ........ گر از مرد دانا سخن بشنوی
هدایت در حکایت-تفسیر روح البیان، ج9، ص310
چو نیکی کنی نیکی آید بَرت ........ بدی را بدی باشد اندر خورت
گر ایمن کنی مردمان را به داد ........ خود ایمن بخسبی و از داد شاد
رفتار سازی با برنامه دهی و الگو دهی
اگر زرنگ باشیم در اطراف ما کار نیک ریخته استو باید آن ها را جمع آوری کرد مثلا نگاه با محبت به پدر و مادر ، کمک به سالمندان ، کمک درسی به کسانی که درس ضعیفی دارند . ذکر گفتن ، مسجد رفتن ، قرآن خواندن و ...
دوستی داشتم که بسیار آدم مومنی بود روزی در اتوبوس دیدمش سریع بلند شد و با اصرار مرا جای خودش نشاند فهمیدم میخواهد حتی از جایش در اتوبوس برای آخرتش استفاده کند خوشا به حالش که اینقدر به فکر آبادی آخرتش هست.
در احوالات شهید صیاد شیرازی (ره) نقل میکنند که اول ماه یک سوم حقوقش را بری فقرا می گذاشت کنار ،داستان شهید صیاد
بعد از شهادت صیاد شیرازی ، عده ایی از بانوان به درب منزل ایشان رفته و بعد از عرض تسلیت گفتند : ایشان هر ماه به درب خانه ما اجناسی می فرستاند و به زندگی ما کمک می کردند و ما ایشان را نمی شناختیم تا اینکه بعد از شهادتشان از طریق تلویزیون فهمیدیم که ایشان فرمانده ارتش بودند
روضه کوتاه
نقل میکنند وقتی امام سجاد (ع) با بنی اسد آمدند تا بدن نازنین سید الشهداء را که سه روز و سه شب زیر آفتاب داغ کربلا بود را دفن کنند ، بنی اسد سوال کردند از حضرت که چرا شانه های حضرت کبود است و زخم قدیمی دارد ، حضرت فرمودند پدرم شبها گونی آذوقه بر دوش میگذاشتند و به در خانه فقراء و ایتام می بردند و این بر اثر به دوش گرفتن آن کیسه هاست ، عرضه بداریم آقا جان یا امام سجاد چه کشیدید وقتی بدن بابا که امام صادق (ع) فرمودند :سیصد و بیست و چند زخم( امالی صدوق ص 83) داشت و نا نجیبها با اسب بر آن تاختند چرا دیدید و غریبونه تشیع کردید و به خاک سپردید .....