متن منبر روز پنجم ماه رمضان با موضوع آشتی با خدا
روز پنجم ـ آشتی با خدا
«سی نغمه از رمضان»
فیش سخنرانی کوتاه - شرح دعای روزهای رمضان المبارک
متن دعا
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
ترجمه
خدایا مرادر این روز از آمرزش جویان قرار بده و مرا از جمله بندگان شایسته و فرمان بردارت قرار بده به رافتت ای مهر بان ترین مهربانان
ایجاد انگیزه با ضرورت مطلب
ماه مبارک رمضان یک فرصت طلائی و بی نظیر برای تصفیه روح و جبران گذشته می باشد همان طور که خیلی از افراد از این فرصت ،کمال استفاده را بردند و خودشان را تصفیه کردند ، ولی باید این را بدانیم که خیلی ها هم ماه رمضان گذشته در میان ما بودند و الان زیر خروارها خاک مدفونند . بنابراین باید قدر دانست و سعی و تلاش مضاعف کنیم تا خودمان را در طومار آمرزش جویان این ماه قرار دهیم همان کسانیکه طبق روایات ما خداوند آنها را دوست دارد
عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ تَوْبَةً نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ قُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى جَوَارِحِهِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ أَوْحَى إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ اکْتُمِی عَلَیْهِ مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ فَیَلْقَى اللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِالذُّنُوب
راوى مىگوید شنیدم که امام صادق علیه السّلام فرمودند: هنگامى که بنده مؤمنى توبه نصوح نماید، خداوند او را دوست داشته و گناهانش را در دنیا و آخرت مىپوشاند. عرض کردم: چگونه گناهانش را مىپوشاند؟ فرمودند: گناهان او را از خاطر و یاد دو فرشتهاى مىبرد که مأمور نوشتن اعمالش هستند، به اعضاى بدن او وحى مىنماید که گناهان او را کتمان کنید و به مناطقى از زمین که در آنها گناه کرده است وحى مىکند: گناهانى را که در آن مناطق مرتکب شده است بپوشانید. و بدین ترتیب، در حالى خداوند را ملاقات مىکند که هیچ چیزى نیست که به کوچکترین گناهى علیه وى شهادت دهد.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص : 171
اقناع اندیشه
با توضیح به ویژگیها
ولی این را باید توجه کنیم که این توبه ای که انسان گنهکار را از فرش به عرش الهی منتقل میکند و او را دوست خدا قرار می دهد شرایطی دارد و بدون احراز آن شرایط توبه واقعی محقق نشده لذا امیرالمومنین به کسی که زبانی گفت : استغفرالله فرمودند : ثکلتک امک (مادرت به عزایت بنشیند) آیا فکر کده ای که توبه به همین راحتی است ؟ و بعد شرائطی را بیان فرمودند :اول اینکه نسبت به گذشته کردار خود واقعا پشیمان گردد و لذا در رتبه ی دوم این پشیمانی به شکل عزم بر عدم بازگشت به گناهان سابق در می آید.سومین مرحله رد نمودن حقوق مخلوقین است یا آنها را راضی میکند یا به هر میزان که حقی ضایع نموده باز میگرداند.و در مرحله چهارم نسبت یه حقوق و تکالیف الهی که از به غفلت و گناه از بین رفته تدارک نموده و همه را جبران از قبیل نماز و روزه و حقوق مالی و ... جبران نماید.
برگرفته از چهل حدیث امام خمینی (ره) /278
پرورش احساس با داستان
اما عزیزان تاریخ نشان داده است که این توبه قابل دسترسی است اینطوری نیستکه ما نا امید شویم و دست از سعی وتلاش بکشیم خصوصا در این ماه مبارک که ماه رحمت الهی محسوب می شود مثلا در « بنی اسرائیل» زن فاحشه ی بدکاره ای بود. عادت او این بود که هر روز در خانه اش را باز می گذاشت و کنار در، تختی قرار می داد و خود را آرایش می کرد و روی تخت می نشست، هر کس از مقابلِ خانه اش می گذشت، در دام می افتاد- قبل از اسلام، زنان بدکاره بالای خانه ی خود بیرق می زدند- از خصوصیات او این بود که ده دینار را قبلاً دریافت می کرد. یک روز شخص عابد و زاهدی که اهل این کار نبود، از در خانه ی فاحشه می گذشت، این عابد که در عمرش جز تقوا و بندگی خدا کاری نداشت، چون چشمش به این فاحشه افتاد، جمال و دلربایی زن، نظرش را جلب کرد و پایش سست شد. خواست وارد خانه شود، مأموری گفت: ده دینار بده، بعد وارد شو. چون عابد پول نداشت، فوراً رفت، کالایی را که داشت فروخت، آنگاه بازگشت و ده دینار به مأمور داد و وارد خانه شد و پهلوی آن زن نشست، امّا هنگام عمل حرام یک دفعه بدنش لرزید، خیالی رحمانی به مغزش خطور کرد که او را سخت لرزاند، به طوری که زن متوجّه شد و گفت: چرا می لرزی، از این فکر بگذر. عابد گفت: خدا حاضر است و من از او می ترسم. زن گفت: بسیاری از مردم، آرزوی مرا دارند، حالا تو می خواهی مرا رها کنی و بروی؟ عابد گفت: پولی را که پرداختم، به تو بخشیدم، مرا رها کن. عابد از خانه بیرون رفت، در حالی که دائماً فریاد می زد و نمی توانست آرام بگیرد، به ناچار از شهر خارج شد. آن زنِ بدکار، به فکر فرو رفت. به خود گفت: خاک بر سرت! این مرد تا به حال گناه نکرده بود، حال که خواست گناه بکند، از ترس خداوند و مکافات عمل، این طور حالش دگرگون شد، تو که یک عمر گناه کرده ای چه می کنی؟ فوراً در خانه را بست و از گناهان خود پشیمان شد، به فکر افتاد که به دنبال این مرد برود و پس از توبه کردن با او ازدواج کند، تا خداوند او را ببخشد. به دنبال عابد رفت، و با نشانی هایی که گرفته بود تا آن قریه که عابد در آنجا بود، رفت. وقتی به آنجا رسید، نزد عابد رفته، روبند صورتش را کنار زد تا عابد او را بشناسد، و به او گفت که:« آمده ام، توبه کنم.» تا روبندش را کنار زد، عابد فریادی کشید و از دنیا رفت. زن، سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا، از گذشته هایم پشیمانم، به نزد این مرد صالح آمدم تا با او ازدواج کنم و تدارکِ گذشته ی سیاهم را ببینم، حالا که او از دنیا رفته، خدایا جانم را بگیر و به او ملحق فرما. در همان حال، زن از دنیا رفت و یقیناً در عالم آخرت هر دو با هم خواهند بود.
هدایت در حکایت
ای تشنه بیا که دوست آبت بدهد ......... جُرمت بزداید و ثوابت بدهد
گر درد تو بی جواب ماند از در خلق ......... اینجاست طبیبی که جوابت بدهد
هر چند که بار گنه اندوخته ایم ......... هر چند که از برق خطا سوخته ایم
در ما نبود نشانی از نومیدی ......... چون دیده به رحمت خدا دوخته ایم
رفتار سازی
امروز میخوام این را تذکر بدم که بقول شاعر گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست رحمت الهی آن قدر بی پایان است که وقتی انسان درِ رحمت به روی خود بسته است، دیگر رحمت نمی آید، مثل شیشه است که درش را ببندند و به دریا بیندازند، ولی اگر درش را باز کنی امکان ندارد بی بهره بماند. «توبه» در را باز کردن است، درِ رحمت را به روی خود گشودن است، در را که باز کنی آن می آید؛ بنابراین هر کسی در هر شرایطی اگر از توبه ناامید بود، یعنی بگوید: از توبه هم دیگر کاری ساخته نیست، این بزرگترین گناه است.
هدایت در حکایت -تمثیلات وتشبیهات در آثار شهید مطهری ص149
روضه کوتاه
در روایت آ مده مرد اعرابی خدمت پیامبر رسید عرضه داشت یا رسول الله روز قیامت کی حسابرسی میکند پیامبر (ص) فرمودند :خدا حسابرسی میکند مرد اعرابی دوباره پرسید یا رسول الله خود خدا پیامبر فرمودند بله خود خدا فضحک الاعرابی آن مرد خنده ای کرد
این روایت به ما امید میده اما یادمون نرود علی (ع) چطور مناجات میکرد الهی العفو میگفت در نماز غش میکرد الهی العفو