روضه مکتوب امام رضا علیه السلام
السَّلام علیک یا ابالحسن یا علی بن موسی ایهّا الرضا یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله.
سَلامٌ عَلَی آلِ طاها وَ یاسین سَلامٌ عَلَی آلِ خَیْر ِ النَّبیین سلامٌ عَلَی رَوْضَةِ حَلَّ فِیها امامٌ یُباهِی بِهِ المُلکُ و الدینُ
اباصلت می گوید:
خدمت اقا بودم به من فرمود: اباصلت، منتظرم بمان اگر آمدم و دیدی عبا بر سر افکنده ام دیگر با من صحبت نکن بدان مرا مسموم کرده اند. بدان هدف شان را به نتیجه رسانده اند.
اباصلت می گوید:
آقا رفت من هم چشم به در گشودم. خدا کند آقا عبا به سر نیفکنده باشد، اما یک وقت دیدم در باز شد، امام عبا را به سرافکنده از خانه ی مأمون بیرون آمد، نمی دانم چه شده بود؟1 اما بعد از هر چند قدمی یک لحظه می نشست، یک لحظه بلند می شد- اباصلت، جگرم پاره پاره شد.......
این سم چه کرد با بدن آقا؟!
گذشت...
ضعف بر امام رضا حاکم شد.2 فرش ها را کنار زد و شکم را به زمین چسباند؛ یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلیم؛ مثل مار گزیده به خود می پیچد، دائماً به در نگاه می کرد و انتظار می کشید.یه وقت دیدم سرش روی زانوی جواد الائمه است، از مدینه آمده بود.لحظات آخر عمر علی بن موسی ارضا
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله
لحظات آخر کسی نیست سرش را به دامن بگیرد. چه کرد؟
سرش را روی خاک های گرم کربلا گذاشت؛ فَوَضَعَ رأسَه عَلی الأرض ِ و التّراب؛ صورت را گذاشت روی خاک گرم کربلا.....
همه با هم صدا بزنیم حسین.....
مدارک:
1-منتهی الامال،ص1052؛ سوگنامه آل محمد،ص123
2-منتهی الامال،ص105؛ سوگنامه آل محمد،ص121
منبع کتاب مقتل" روضه های استاد رفیعی " ص72-69