شب پنجم محرم روضه عبدالله ابن الحسن
عبداللهم و تشنه ی دیدار تو هستم ، عمو یار تو هستم
با دست بریده عزادار تو هستم ، عمو یار تو هستم
***
دستهایم را سپر کردم برای حنجرت ، من بقربان سرت
دست من افتاد ، افتادم به یاد مادرت ، من بقربان سرت
غریب مادر حسن ...
هوای معرکه تیره شد،چشم ملائکه خیره شده2
غربت عمو رو،عمه جون نگا کن
طاقتم تمومه،(دستمو رها کن2)
افتادی روی خاک صحرا،عموعموعموعمو
دارم میام به جای بابا،عموعموعموعمو
وااااااای،وااااااای 8